چكيــده
براي يافتن علل عقبماندگي در ممالك توسعه نيافته و يا در اكثر ممالك در حال توسعه نياز به بررسيهاي گسترده در زمينة مسائل آموزشي ، اجتماعي ، فرهنگي و مديريتي ميباشد ، زيرا كه با فقدان نگرش سيستمي تلاش براي پيمودن فراز و نشيب مسير توسعه نخواهد توانست از موفقيت لازم برخوردار باشد . برخي تصوّر مينمايند كه عوامل توسعه را در منابع انرژي ، ذخاير زيرزميني و گسترده بودن زمينهاي كشاورزي بايستي جستجو نمود . اگر يك چنين تصوّري را قابل قبول بدانيم در اينصورت پيشرفت ممالكي كه از يك چنين موهبتهاي الهي در مقياس گسترده برخوردار نبوده و عليرغم وجود كمبودها در زمرة ابرقدرتهاي اقتصادي قرار گرفتهاند را چگونه ميتوان توجيهپذير دانست ؟ در ممالكي نظير ژاپن ، كره و حتّي در برخي از ممالك اروپائي نظير آلمان ، ويرانيهاي ناشي از جنگ نيز نه تنها در جزو عوامل بازدارنده در مسير توسعه محسوب نشده ، بلكه در مواردي موجب تغير در زير ساختهاي اقتصادي و كارائي بيشتر را نيز فراهم آورده و باصطلاح تهديدها مبدّل به فرصتها جهت فزاينده شدن شتاب در مسير توسعه شده است . اگر يك زماني كمبود اطلاعات و ضعف در شبكههاي ارتباطي از عوامل ركود و دلايل عقبماندگي محسوب ميشدند آيا در عصر IT و يا دوران انفجار اطلاعات كه از داخل خانههاي شخصي نيز در كسري از ثانيهها ارتباط با دورترين نقاط كره زمين امكانپذير ميگردد ، ميتوان شِكوه و شكايت از نبود و يا كمبود اطلاعات را پذيرفت ؟ مشكل جهان سوّم بروز نبودن با تكنولوژيها و يا هم آهنگ نشدن با تغير و تحوّل است .
واژه هاي كليدي : مديريت ، اشتغال ، تكنولوژي اطلاعات ، تجارت الكترونيك ، توسعه .
1 – مقـــدّمـــه :
براي مطرح شدن در عرصة بازارهاي بينالمللي بايستي فاصلههاي چندين سال بيخبري و يا غفلت هرچه زودتر از ميان برداشته شده و باصطلاح با تلاشهاي مستمر جاي پائي براي حضور در صحنههاي رقابت بينالمللي فراهم گردد . ملّت ايران با داشتن نيروهاي انساني كه در مقايسه از ضريب هوشي بالاتري نيز برخوردار هستند بايستي هرچه زودتر از دلبستگي و وابستگي خود به پشتوانهاي چون نفت كاسته و يا با بفراموشي سپردن يك چنين تكيهگاهي زمينههاي ترقي و رسيدن به اهداف توسعه را با ابداع روشهاي جديد و يا الگوبرداري از نمونههاي موفق در عرصههاي رقابتي دنيا تجزيه و تحليل و با برنامــهريزيهاي جامع كوتاهترين مسير را براي رسيدن به اهداف توسعه انتخاب نمايد . اگر چالش در زمينه سختافزاري زمان بر و نيازمند سرمايه گذاريهاي كلان ميباشد مسلماً نتيجهگيري از تلاش و رسيدن به اهداف مورد نظر در زمينه هاي نرمافزاري در حرفههاي وابسته بهIT را نبايستي دور از دسترس تصوّر نمود . در اين مقاله ضمن ارج نهادن به مديريت منابع انساني به اهميّت اشتغال آفريني IT در زمينههاي مختلف از جمله تجارت الكترونيك پرداخته شده و در جهت رسيدن به اهداف مورد نظر پيشنهادات سازندهاي نيز ارائه گرديده است .
2 – جهاني شدن اقتصاد دو پيامدهاي عضويت در سازمان تجارت جهاني :
چنانچه در عصر حاضر فعاليتهاي مختلف در زمينههاي اقتصادي فوقالعاده پيچيده و مبهم ارزيابي گردد مسلماً سخني به گزاف گفته نشده است . شرط موفقيت در واحدهاي توليدي ديگر با معيارهاي سنجش قبلي قابل بررسي و تجزيه و تحليل نيست بلكه صنعت جديد نيازمند به سنجش با معيارهاي جديد است كه عدم شناخت و آگاهي از آنها راهي جز خارج شدن از گردونة فعاليتهاي اقتصادي به جاي باقي نميگذارد كه در پرداختن به آن تجارت جهاني و يا به عبارت ديگر پديدة جهاني شدن اقتصاد از جايگاه ويژه برخوردار ميگردد .
در سال 1996 سازمان تجارت جهاني در مغرب اعلام موجوديت كرد ، 120 كشور دنيا رسماً به عضويت آن در آمدند ، 30 كشور تقاضاي عضويت دادند و 12 كشور نيز نه به عضويت اين سازمان در آمدند و نه تقاضاي عضويت دادند . اين ممالك عبارت بودند از افغانستان ، كامبوج ، رواندا ، بروندي ، سومالي ، ليبريا و . . . .
ايرا ن در اجلاسيه مغرب جز يكي از 12 كشور فوق بود ، امّا در اجلاسيه 1997 كه در سنگاپور تشكيل شد رسماً تقاضاي عضويت داد و به اين طريق صف خود را از كشورهاي يازدهگانة فوق جدا نمود . قبل از پيوستن به سازمان تجارت جهاني لازم مينمايد اهداف اين سازمان به دقت مورد توجه قرار گرفته و از ماهيت آن آشنايي كامل به عمل آيد . كشوري كه عضويت سازمان تجارت جهاني را ميپذيرد بايد اصول 9 گانه زير را رعايت نمايد .
1 – آزادسازي تجارت خارجي ، كه در آن آزادي واردات كلية محصولات صنعتي و كشاورزي ، لغو محدويت بر واردات خدمات ، حذف حقوق گمركي بر واردات محصولات صنعتي وكشـاورزي ، آزادي صـــادرات كليـــه توليــدات داخلــي پيشبيني شـده است . 2 – آزاد سـازي نرخ كالاها و خدمات و حذف سوبسيدهاي غيرمستقيم 3 – آزاد سازي نرخ ارز 4 – آزاد سازي نرخ بهره 5 – لغو انحصارات دولتي و خصوصي 6 – جريان آزاد اطلاعات 7 – تخصيص بهينة منابع به وسيلة بازار 8 – جدا سازي دو مفهوم اقتصاد و تأمين اجتماعي 9 – ايجاد دولت ناظر به جاي دولت عامل در عرصة سياست و اقتصاد .
همچنانكه ملاحظه ميگردد ، با عضويت در سازمان تجارت جهاني كليه محدوديتها بر صادرات و واردات لغو مي شود و با حذف هر نوع محدوديت بر صادرات و واردات ، در واقع مرزهاي ملّي اقتصادي فلسفه وجودي خود را از دست ميدهد . با حذف مرزهاي ملّي اقتصادي و امكان مبادلة آزاد كالا بين كليه كشورها ، فقط توليد كنندگاني در صحنــة اقتصاد باقي ميمانند كه پايينترين هزينة توليد را داشته باشند . به عبارت ديگر آزاد سازي تجارت جهاني در عمل سبب ميشود تا ارزانترين توليد كننده درجهان مشخص شود . عضويت در سازمان تجارت جهاني به معني حذف صنايع ناكارآمد است . اگر كارخانهاي داراي پرسنل مازاد ، سوء مديريت ، و يا اينكه داراي ماشين آلات فرسوده باشد اين عوامل باعث افزايش هزينة تمام شدة كالا در آن كارخانه گرديده و در صورت باز بودن مرزها و نبودن تعرفه به علت عدم امكان رقابت با اجناس مشابه خارجي بالاجبار يك چنين واحد توليدي از صحنة حيات اقتصادي در كشور حذف مي شود . عضويت در سازمان تجارت جهاني در حقيقت به معناي حذف صنايعي است كه به هر علت هزينه تمام شدة آنها بالاتر از هزينة تمام شده رقيب خارجيشان است . با عضويت در سازمان تجارت جهاني شرايط ايدهآلي براي مصرف كننده به وجود ميآيد و در يك چنين وضعيتي مصرف كنندة ايراني نيز كالاي توليد كنندگاني را ميخرد كه ارزانترين قيمت را در سطح جهان داشته باشند . قيمت اتومبيل در ايران تقريباً 5 برابر بازار جهاني و قيمت بعضي از انواع پارچههاي توليدي داخلي در حدود 3 يا 4 برابر قيمت بازار جهاني است ( 1 ) . در صورت پذيرش ايــران در سازمان تجارت جهاني تعرفهها بر اين محصولات و يا محصولات مشابه حذف مي شود و اين يك گوشهاي از پيامدهاي پيوستن به اين سازمان را به نمايش ميگذارد كه ضمن به همراه آوردن ارزاني و كيفيّت به مصرف كننده ، به احتمال قوي در صورت عدم داشتن توانايي رقابت به تعطيلي كشيده شدن اكثر كارخانجات داخلي را نيز در پيامد خواهد داشت كه اثرات آن بر معضل اشتغال و بيكاري و گستردگي آن در شرايط فعلي ، شايد به آساني قابل پيشبيني نباشد . در نسل جديد تكنولوژي نيروي يدي از صحنة توليد حذف ميشود و متخصّصين ، جايگزين آنها ميشوند ، اين ديگر متخصّصين كامپيوترها هستند كه فعّالترين نقش را در كارخانه به عهده دارند . با حذف اكثريت نيروي كاري در كارخانه ارتباط مستقيم بين انسان و ماشينآلات صنعتي نيز محدودتر شده و نقش اساسي به عهدة رباطها و كامپيوترها واگذار گرديده و بحث ايمني در محيطهاي صنعتي نيز مورد ارزيابي مجدّد قرار ميگيرد . از يك طرف عضويت در سازمان تجارت جهاني ، پروسة بروز كردن تكنولوژي صنعتي در ايران را طلب مينمايد و از طرف ديگر فاصله گرفتن از آن در مفهوم قرار گرفتن در انزواي كامل از اقتصاد جهاني است . با توجه به آنچه كه در فوق اشاره گرديد در شرايط حساس كنوني بايستي دستاندركاران در مسايل اقتصادي با درك و پذيرش واقعيّتها ضمن تصحيح مسير و ترميم اشتباهات گذشته به سرعت به شناخت ، بررسي و تجزيه و تحليل مسائل علمي و صنعتي ايران پرداخته و در مسيرهايي كه در كمترين زمان امكان رسيدن به اهداف اقتصادي در آنها امكانپذير به نظر ميرسد با پذيرش اصل تغير و تحوّل زمينة فعاليت را در حرفههاي نوين به ويژه در رابطه با IT فراهم آورند .
3 – دگرگوني و تغيير در روشهاي توليد و تجارت :
در مقايسه ممالك در حال توسعه و ممالك توسعه يافته به آساني ميتوان دريافت كه عكسالعمل در مقابل تغير و تحوّل در مقابل پديدهها در ممالك پيشرفته آني و در ممالك توسعه نيافته و يا اينكه در اكثر ممالك در حال توسعه به علل مختلف از جمله مقاومت در مقابل تغير فوقالعاده كُند و حتي در مواردي نامحسوس ميباشد . پيتر داركر پدر مديريت قرن بيستم در كتاب چالشهاي مديريت در سدة 21 دربارة پديدة دگرگوني چنين عقيده دارد كه : دگرگوني را نميتوان مهار كرد ولي ميتوان از آن پيش افتاد . ديگر چيز زيادي دربارة پيروز شدن بر مقاومت در برابر دگرگونيها شنيده نميشود ، اكنون همه پذيرفتهايم كه دگرگوني گريزناپذير است . در دوران خيزشهاي بزرگ ، آنگونه كه اكنون پيرامون زندگي ما را گرفته است ، دگرگوني حالت هنجار را به خود مي گيرد بيترديد دردآور و پرخطر است و نياز به كار سخت و طاقتفرسا دارد . از سوي ديگر چنانچه سازماني ـ كسب و كارها و يا غير آن ـ مديريت دگرگوني را پيش نگيرد ، ماندگار نخواهد بود . در دوران دگرگونيهاي پرشتاب ساختاري تنها سازمانهايي به ساحل نجات ميرسند كه رهبري دگرگوني را پيشه كنند ( 2 ) .
بنابراين در سدة 21 بنيانينترين چالش مديريت اين است كه سازمان خود را پيشتاز و رهبر در دگرگوني نمايد پيشتازان دگرگوني ، خود در پي اين پديده ميگردند و ميدانند كه چگونهدگرگونيهاي برون سازماني و درونسازماني را به فرصتهاي سودمند تبديل كنند. اين ويژگي نيازمند مواردي از جمله ، سياستهايي براي ساختن آينده ، روشهاي سازمند يا سيستماتيك براي جستجو و دستيابي به دگرگوني ، راه درست براي شناساندن دگرگوني به درون سازمانيها و برون سازمانها ، و بالاخره سياستهايي براي ايجاد تعادل ميان دگرگوني و ادامة كار سازمان است . يك بنگاه را پذيراي نوآوري كردن و حتي آن را براي نوآوري سازماندهي نمودن به معناي رهبري در دگرگوني نيست . رهبري در دگرگوني را به دست آوردن ، نيازمند به وجود خواست و توانايي براي دگرگون ساختن آن چيزهايي است كه هم اكنون داريم . اين كار در حدّ ساختن چيز تازه است و به سياستهايي نياز دارد كه بتواند از ( حال ) آينده را بسازد . نخستين سياستگذاري كه بنيان همة سياستهاي ديگر است به فراموشي سپردن ديروز ميباشد . در اين گام منابع را از مصرف در راهي كه ديگر كاركرد و بازدة دلخواهي ندارد ، برميداريم . به راستي كه نميتوان به فردا رسيد مگر اينكه ديروز را قرباني كنيم .ادامة كار ديروز به معناي درگير نمودن منابع كمياب و از همه مهمتر ، نيروي انساني توانمند در فعاليتهايي است كه ديگر نتيجهاي ندارد . رهبر دگرگونساز ، همة فرآوردهها ، خدمات ، فرآيندها ، بازارها ، كانالهاي پخش ، مشتريان و كاربران نهايي و كوتاه سخن همة بخشهاي درونسازماني و برونسازماني را به بررسي و آزمايش ميگذارد . اين كار با برنامهريزي منطقي انجام ميگيرد . اجراي بهسازي سازمان يافته نيازمند به پارهاي تصميمگيريهاي مهمّ است . كاركردها بايد تعريف شده ، هدفها تعين گردند و روشهاي اجرا به دقّت برگزيده شوند . براي اينكه سازمان بتواند در نقش رهبري دگرگوني قرار گيرد ، بايد سياست ويژه و كارآمدي در خصوص نوآوري سازمند يا ( Systematic Innovation ) داشته باشد . تغير و دگرگوني همزمان با روشهاي توليد و اداره كردن سازمانها در سطح گسترده در رابطه با مديريت اطلاعات نيز در جريان است . انقلاب در زمينة اطلاعات از دنياي كسب و كار آغاز شده و بدون ترديد همة نهادهاي اجتماع را در برخواهد گرفت . روش مديريت اطلاعات در همة سازمانها و در دست انسانها ، در حال دگرگون شدن است . اين انقلاب در زمينة تكنولوژي ، دستگاههاي سخت افزاري ، نرم افزارها و يا شتاب كار نيست . انقلاب در مفهومها است . گسترده بودن اين انقلاب دامنهدار شدن شدن آن را نيز فراهم آورده است . آموزش و پرورش و مراقبتهاي بهداشتي نيز از اين انقلاب در سطح گسترده تأثير پذيرفتهاند . در اينجا هم ، مفهومها در حال دگرگوني هستند . آموزش مكان سنّتي خود يعني كلاسهاي درس دبيرستاني و دانشگاهي را رها ميكند و مكانهاي ديگري به كمك تكنولوژي اطلاعات همچون خانهها ، خودروها ، مراكز سيّار ، كارگاهها ، تالارهاي ديداري و شنيداري ( صوتي و تصويري ) جايگزين مكانهاي سنّتي براي آموزش ميشوند . رسانههاي چاپي اكنون بر موج كانالهاي پخش الكترونيكي سوار شدهاند ، حتّي مجلههاي اختصاصي هم به صورت روزافزون نسخههاي الكترونيكي تهيه و از راه اينترنت براي دريافت و چاپ توسط مشتركين پخش مينمايند . به جاي اينكه تكنولوژي اطلاعات جانشين رسانههاي چاپي شود ، اينگونه رسانهها ـ كتاب و مجلهها ـ تكنولوژي الكترونيكي را در نقش پخش كننده اطّلاعات چاپ شده ، به خدمت گرفتهاند . در عصر دگرگوني همة سازمانها و افراد بايستي بياموزند كه به چگونه اطلاعاتي نياز دارند و از چه راهي بدان دسترسي ميتوانند پيدا بكنند . اكنون بايد اطّلاعات همچون منبعي ارزشمند بايستي سازماندهي گردد . از آنچه در فوق اشاره گرديد بخوبي ميتوان دريافت كه نقش مديريت در اداره كردن دگرگونيها در زمينههاي توليد و استفاده درست از اطلاعات فوقالعاده مهم و اساسي ميباشد . تحوّل مديريت لازمة مديريت تحوّل است ـ يعني سازماني كه در شـــرايط تحوّل قرار دارد نيازمند مديريت تحوّل يافته است و لازمة تحوّل مديريت ، رشد فردي و سازماني مديران است ( 3 ) . لذا براي رسيدن به توفيق لازم در زمينههاي مختلف تجاري بايستي منابع انساني را كه با ارزشترين سرمايهها در سازمانهاي توليدي و خدماتي هستند براي رسيدن به محصول قابل رقابت و عرضة ان به بازارهاي بينالمللي آماده و مديريّت نمود .
4 – مديريت منابع انساني و اشتغال در عصر IT :
ارزش صادرات و ارزآوري آن بر همگان روشن و آشكار ميباشد ولي صادرات موفق و گسترش آن را ميتوان زماني بيشتر با تجارت الكترونيك تضمين نمود كه توليد از نظر كيفيّت بتواند نياز مشتري را نيز در حدّ مطلوب تأمين نمايد . لذا قبل از تبليغ و ترويج در بخش صادرات لازم مينمايد سازمانهاي توليدي در ممالك در حال توسعه و از جمله ايران چگونگي رسيدن به توليدي قابل رقابت را از ابعاد مختلف بررسي و پس از رسيدن به نتايج لازم در اهداف توليدي سپس در زمينههاي صادرات موفق آن نيز تلاش و برنامهريزي منطقي بنمايند . اكنون در عرصههاي توليد ، رقابت در سطح بالايي افزايش يافته و رقباي متعددي در همة نقاط جهان ظهور كردهاند . در حال حاضر توليد از يك بازي در محدودههاي ملّي فراتر رفته و به بازي در محدودههاي جهاني تبديل شده است . بازار امروز جهان است و ديگر هيچ محدودة ملّي ندارد . در اين عرصه اساس رقابت و برنامهريزي تغير كرده است . ظهور اين شرايط در قسمتهاي مختلف جهان شركتهاي توليدي را وادار كرده است به عمليات توليدي با توجه به ديدگاههاي جهاني بيانديشند و ارزيابي مجدّدي در نگرشهايشان به رقــابتهاي بينالمللي داشته باشند . در كشورهاي سنّتي و بيتوجّه به جهاني شدن اقتصاد ، بيشتر مديران ارشد به بازار توليد به صورت ( ملّي ) و نه ( جهاني ) و به محصولات ( در حدّ كافي خوب ) و نه در مقياس جهاني توجّه ميكنند .
چنين نگرشهايي موجب ناكامي و خروج از صحنة توليد در اين منظر جهاني خواهد شد . مصرف كننده نقشي قاطع در بازار ايفا ميكند . براي پاسخ سريع به تغير ذائقه آنها و ضرورت چرخههاي كوتاهتر محصول ، واحدهاي توليدي بايد چنان ظرفيتي را كسب كنند كه بتوانند به دفعات و با سرعت محصولات جديدي را طرّاحي و محصول موجود را بهبود بخشنــد . محصــولات اين سيستم بايد با كيفيّتي بالاتر ، هزينة پايينتر و زمان تأخير يا Lead Time كوچكتر باشند براي رسيدن به يك چنين اهدافي ، استراتژي پيشنهادي ، استقرار سيستم توليد در مقياس جهاني يا ( World Class ManuFacturing ) مي باشد . اين سيستم تركيبي مناسب از عناصر كليدي بهرهوري مانند JIT و TQM و مشاركت كاركنان است . براي سازمانهايي كه بخواهند در اين رقابت فزاينده و بلند مدت در عرصه بماند هيچ چارهاي جز قرار گرفتن در سنگر WCM باقي نمانده است . سوميشينا در مقالهاي WCM را با عبارت زير تعريف ميكند . WCM موجي است كه با تشكيل سيستمهاي چند وظيفــهاي شــروع شده و شامل مفاهيم طراحي براي توليد ( DFM ) ، بهبــود مــداوم فرآينــد ( CPI ) مديريت جامع كيفيّت ( TQM ) و تعميم وظيفهاي كيفيّت ( QFD ) است . با تركيب اين اصلاحات WCM در تلاش است تا محصولات جديد را به طور موفق و با سرعت هر چه بيشتر در چرخههاي طراحي ، توسعه ، توليد ، تحويل به مشتري ، و با كمترين هزينه و بالاترين كيفيّت فراهــم سازد . در شركتهاي WCM به مشتريان همچون ( بنياد هستي ) توجّه ميشود ضمن آن كه سرمايهگذاري قابل قبولي در تكنولوژي و نيروي انساني نيز صورت ميگيرد . اين شركتها بايد بسيار چالاك ، با واكنش سريع در برابر تغيرات و مبدّع باشند . مديران اين شركتها بايد داراي ديدي روشن از آينده بوده و اين ديدگاه روشن را با همة كاركنان خود به مشاركتگذارند ( 4 ) . براي توليد در مقياس جهاني تغير در ديدگاهها و ارزشها الزامي ميباشد . WCM نيازمند يك فرهنگ عملياتي جديد مرتبط با كارگروهي ، حذف ضايعات ، توليد با ارزش افزوده ، تعليم و آموزش حينكار ، تعهّد به كيفيّت جامع ، حذف موانع سازماني ، و جستجوي بيپايان محيطي ويژه است كه در آن ارتباطات و اطلاعات باز ، بين كاركنان و وظايف آنها وجود دارد . در بحث از اطلاعات دسترسي شركت به جريان اطلاعات يك نكته بحراني براي فعاليّت در WCM است . ضرورت استقرار تكنولوژيهاي اطلاعاتي جامعي كه شبكه سيستمهاي ، CAD ، MRP ، ShopFloor ، كنترل مواد ، حسابداري و فروش را به هم متّصل سازد تاكّل شركت در جهت كسب اهداف يك ديدگاه تجاري به وضوح تعريف شده و هدايت شود .
H . R در نمودار شمارة 1 اهميت نقش مديريت منابع انساني در رسيدن به توليد قابل رقابت و در مقياس جهاني و در جهت نيل به هدف توسعه پايدار نشان داده شده است .
EFF . M
S . D
+
P
H . R
WCM
T
EFF . M = Effective Management P = Production
SD = Sustainable Development T = Trade
نمـودار شماره 1
همچنان كه در نمودار شماره يك نشان داده شده است ، انتخاب مديريتها در ممالك در حال توسعه با گزينشهاي درست ، با گذراندن آموزشها و يادگيري تكنيك و تاكتيكهاي مديريتي و با درك واقعيتهاي عصر حاضر در عرصههاي توليد رقابتي و تجارت از حالت نمادين بايستي به مديريت هاي تأثير گذار تغير يابد و به اصطلاح در عصر انفجار اطّلاعات با آگاهي و بينش در توليد و تجارت به اداره كردن منابع انساني و سازمانها پرداخته شود . موفقيت در امر تجارت و توسعه صادرات نيازمند توليد قابل رقابت در عرصههاي بينالمللي است . تلاش در توليد محصولات صنعتي قابل رقابت جهت حفظ اشتغال و اشتغال آفريني ممكن است يك هدف قابل دسترس ، ولي زمانبر باشد لذا در كنار فعاليتّهاي مستمر در جهت رسيدن به يك چنين هدفي مديريت مؤثر در حرفههاي نوين در رابطه باIT افقهاي تازهاي در اين زمينه ميگشايد لذا پرداختن به آن از هر نظر ميتواند مهم و تعيين كننده باشد .
مديريت منابع انساني در حرفههاي نوين IT از چند نظر مهمّ و قابل تعمق ميباشد . بخش توليد نرمافزار به توان فكري و استعدادهاي ذاتي نهفته در نيروهاي انساني نيازمند ميباشد . اشتغال در بخش توليد نرمافزار بدون وابستگي به سرمايهگذاريهاي كلان به ماشينآلات و تجهيزات توليدي ، فصل جديدي را در انجام كارهاي تخصّصي باز كرده است . توسعة صنعت IT در هند از اوايل دهه 90 آغاز و صادرات نرمافزار در اين كشور از 128 ميليون دلار در سال 1991 به 6 ميليارد در سال 2000 و حدود 12 ميليارد در سال 2001 رسيده است . تنهـا در Call Center هاي مـوجـود در پاركهــاي IT در اين كشور اشتغال از 000/10 نفر در سال 2000 به 000/30 نفر در سال 2001 بالغ گرديده بود كه رقمي قابل توجّه در اشتغال آفريني را بهنمايش مي گذارد . در سال 1995 د رحدود 40% توليد ناخالص ملّي ژاپن و كشورهاي اروپايي بر پاية حرفههاي مربوط به اطلاعات بوده است . در كشورهاي پيشرفته تعداد كاركنان صنايع ارتباطات ، نرمافزار و رسانهها پيش از صنايع اتومبيــلسازي است . در سال 1996 در آمريكا ، تعداد شاغلان در بخش صنايع نرمافزاري -/000/900/1 نفر و براي صنايع اتومبيلسازي -/000/900 نفر ميباشد . در اغلب نقاط توسعهيافته و در حال توسعه دنيا ، يكي از حوزه هاي مهمّ توسعهاي ، اشتغال و فعاليّت در حوزة ارتباطات و اطلاعات است كه در پي آن اصطلاح جديد كارورزان اطلاعاتي ( فكري ) يا Knowledge Worker بوجود آمده است . اين افراد كساني هستند كه با استفاده از اطّلاعات و ارتباطات به پردازش و توليد محصولات ميپردازند كه در همة حوزههاي اعم از اقتصادي ، صنعتي ، كشاورزي ، اجتماعي و فرهنگي بكار گرفته ميشود . همچنانكه ملاحظه ميگردد در حرفههاي نوين مربوط به IT در يكطرف جنبههاي توليدي و در طرف ديگر جنبههاي تجارت الكترونيكي در سطح گسترده مي توانند در جنبههاي اشتغال و كارآفريني از نقش تعينكننده برخوردار باشند . در حال حاضر خريد و فروش كالا ، اطلاعات و خدمات از طريق شبكههاي كامپيوتري ( اينترنت ) كانال جديدي را براي فروش محصولات براي مؤسسات تجاري فراهم آورده است . شركت آمازون براي فروش كتاب در سال 1994 از طريق اينترنت راهاندازي شده و درسال 1997 معادل 148 ميليون دلار درآمد داشته است . فروشندگان محصولاتي مانند كتاب ، گل ، اسباببازي كودكان ( etoy ) ، اتومبيل ، و همچنين رزرو بليط هواپيما و ساير خدمات مسافرتي ، فروشندگان نشريات ، صنايع بومي در سطح گسترده به فعاليّت در تجارت الكترونيك پرداخته و درآمدهاي كلاني را ضمن اشتغال در اين حرفه كسب و در سهم خود از نقش تعين كننده در رونق اقتصادي برخودار بودهاند . امروزه يكي از فعاليتّهايي كه در بين كشورهاي بزرگ دنيا رايج شده است ، منبعيابي خارجي ( Out sourcing ) يا واگذاري كارهاي قابل ارايه به متخصصّين خارج از سازمان است . كشور هند با استفاده از يك چنين مزيتي د رجهت توليد وصادرات نرمافزار گام برداشته و در سال 1999 بيش از 5 ميليارد دلار از اين طريق درآمد داشته است كه اين رقم بسي فراتر از ارزش كل صادرات غيرنفتي ايران بوده است ( 5 ) .
از آنچه كه در فوق بدانها اشاره گرديده ميتوان نتيجهگيري كرد كه زمينههاي اشتغال در حرفههاي نوين IT ضمن سودآوري قابل ملاحظه از تنوّع و گستردگي خاصّي نيز برخوردار بوده است . همچنانكه در نمودار شماره 1 نيز اشاره گرديده ، بايستي نيروهاي جوان و متعهد كشور ، هم براي توليد و هم براي تجارت الكترونيكي از آمادگي و آموزش كافي برخوردار گردند و رسيدن به يك چنين هدفي به مديريت علمي و مؤثر و حمايت همه جانبه از طرف مسئولين نياز دارد . مسلماً با برنامهريزي صحيح و زمانبندي دقيق رسيدن به اهداف توسعه در زمينههاي توليد ، تجارت و اشتغــال ميتــواند از هر نظر ، عملي و امـــكانپذير باشد . مطالعة مقالات ديگر از نگارنده 6 – 14 در اين زمينه قابل توصيه ميباشد .
5 – نتيجهگيري و پيشنهادات :
1 – شرط موفقيّت در واحدهاي توليدي ، ديگر با معيارهاي سنجش قبلي قابل بررسي و تجزيه و تحليل نيست ، بلكه صنعت جديد نيازمند به سنجش با معيارهاي جديد است كه عدم شناخت و آگاهي از آنها راهي جز خارج شدن از گردونة فعاليّتهاي اقتصادي بجاي باقي نميگذارد .
2 – با حذف مرزهاي ملّي اقتصادي و امكان مبادلة آزاد كالا بين كلية كشورها ، فقط توليد كنندگاني در صحنة اقتصاد باقي ميمانند كه پائينترين هزينة توليد را داشته باشند .
3 – در عصر دگرگوني ، همه سازمانها و افراد بايستي بياموزند كه به چه اطلاعاتي نياز دارند و از چه راهي بدان دسترسي ميتوانند پيدا بكنند . بنابراين اطلاعات همچون منبعي ارزشمند بايستي سازماندهي گردد .
4 – اكنون در عرصههاي توليد و تجارت ، رقابت در سطح بالايي افزايش يافته و رقباي متعدّدي در همة نقاط جهان ظهور كردهاند . در حال حاضر توليد و تجارت از يك بازي در محدوده هاي ملّي فراتر رفته و به بازي در محدودههاي جهاني تبديل شده است .
5 – در نمودار شماره 1 اهميّت نقش مديريت منابع انساني در جهت رسيدن به توليد در مقياس جهاني ( WCM ) و عرضة آن به بازارهاي رقابتي نشان داده شده و چگونگي نيل به هدف توسعة پايدار نيز با روش پيشنهادي تشريح گرديده است .
6 – زمينههاي اشتغال در حرفههاي نوين IT ضمن سودآوري قابل ملاحظه از تنوع و گستردگي خاصّي نيز برخوردار ميباشد . بايستي نيروهاي جوان و مستعدّ كشور ، هم براي توليد و هم براي فعاليّت در زمينههاي مربوط به تجارت الكترونيك از آمادگي و آموزش كافي برخوردار گردند . رسيدن به يك چنين هدفي به مديريت علمي و مؤثر و حمايت همه جانبة از طرف مسئولين نياز دارد .
(( دكتر عظيم ساحتي مهر ))دانشگاه آزاد اسلامي واحد بنـــاب
6 – منـــابع :
1 – اديـب محمـد حسين ، ايران و سازمان تجارت جهاني ، ناشر مؤلف ، اصفهان مرداد 1380 .
2 – دراكر پيتر ، چالشهاي مديريت در سدة 21 ، مترجم دكتر عبدالرضا رضايينژاد ، ناشر فرا ، تهران 1378 .
3 – تسليمـي محمّد سعيد ، مديريت تحوّل سازماني ، ناشر ( سمت ) ، تهران 1378 .
4 – آذر عــادل، اصول عملياتي در استقرار سيستم (( توليد درمقياس جهاني )) WCM ، مجموعة مقالات همايش خودروسازي ساختارمناسب و توسعه،ناشر پيام ايران خودرو ، تهران تيرماه 1379 .
5 – غضنفري مهدي ، ـ چاروسه امين ، فنآوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي و ايجاد فرصتهاي جديد براي كســب و كار ، مجمــوعه مقــالات همايش نقش فنآوري اطلاعات در اشتغال ، تهران بهمن ماه 1380 .
6 – ساحتيمهر ، عظيم ، (( معرفي سيكل S.E.R و كاربرد آن در دانشگاه جامع تكنولوژي )) ، مقاله ارائه شده در سمينار بينالمللي ـ آموشهاي علمي ، كاربردي فني و حرفهاي دانشگاه تهران 2 – 4 خرداد 1373 .
7 - ساحتيمهر ، عظيم ، (( سيكل S.T.R و نقش آن در ارتقاء علمي و روزآمد كردن اطلاعات متخصّصين در صنعت )) مقاله ارائه شده در دوّمين كنگره سراسري توسعه ارتباط صنايع با مراكز آموزشي مهر ماه 1373 .
8 - ساحتيمهر ، عظيم ، (( بررسي فعاليتهاي كاركردي متقابل دولت دانشگاه و صنعت در سيكل فكر ، طرح اجراء (( I . D . E . A )) مقاله ارائه شده در سمينار همكاريهاي دولت ، دانشگاه ، صنعت ، تهران دانشگاه اميركبير 22 – 24 آذرماه 1374 .
9 - ساحتيمهر ، عظيم ، (( نظريه زمان فاكتور گمشده در مكان و حركت )) ، مقاله ارائه شده در سمينار علم لجستيك و كاربرد آن در سازمان ، تهران ـ دانشگاه امام حسين 12 و 13 ديماه 1374 .
10 – ساحتيمهر ، عظيم ، (( نظريه مديريت مثلثي براي جابجائي T.M.T )) ، مقاله ارائه شده در سمينار مديريت و رهبري در سازمان تهران 1375 .
11 - ساحتيمهر ، عظيم ، (( نظريه بايدها و نبايدها در تحقيق و توسعه )) ، مقاله ارائه شده در سمينار تحقيق و توسعه در واحدهاي صنعتي وزارت صنايع ، مشهد 6 و 7 آذر 1375 .
12 - ساحتيمهر ، عظيم ، (( نظريه توان در محدوديت ناتواني )) ، مقاله ارائه شده در نخستين كنگره تخصّصي استاندارد و بهبود كيفّيت در صنعت خودرو ، كرج مؤسسة استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران ، 11 و 12 و 13 آذرماه 1375 .
13 - ساحتيمهر ، عظيم ، (( تئوري ارتباطات با مثلث مديريت )) مقاله ارائه شده در چهارمين كنگره سراسري همكاريهاي دولت ، دانشگاه و صنعت براي توسعه ملي ، دانشگاه صنعتي اميركبير ، تهران در مورخه 31/2/77 .
14 - ساحتيمهر ، عظيم ، (( نظريه محدوديتها در دست آوردهاي آموزش عالي )) ، مقاله ارائه شده در سمينار (( نقش مديريت و برنامهريزي آموزشي در رشد و توسعه كشور )) تبريز دانشگاه آزاد اسلامي 17/12/76/ و 18/12/76 .
برای ایجاد و بستر سازی تجارت الکترونیکی و فناوری اطلاعات باید همه تلاش کنیم با بستن و محدود کردن اطلاعات هیچ یک از اهداف محقق نخواهد شد.
جستجوی این وبلاگ
چهارشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۸۵
IT مـديريت منــابع انســاني و اشتغــال در عصــر
(( مـديريت منــابع انســاني و اشتغــال در عصــر IT ))
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر