کسب وکار الکترونیکی و کارآفرینی
چکیده:
فناوري اطلاعات به عنوان موتور محرکي در نظر گرفته شده است که ضمن به حرکت درآوردن چرخ هاي شغلي و استخدامي، سبب رشد و پويايي اقتصاد جامعه و ايجاد نوع جديدي از اقتصاد ميشود که اقتصاد دانش محور ناميده ميشود. هدف این قسمت مروري بر وضعيت فعلي در بازار کار فناوري اطلاعات و تأکيد بر نقش کارگشاي آن به عنوان يکي از راه حل هاي معضل بيکاري در جوامعي است که بخش عظيمي از جمعيت جوان آنها عليرغم برخورداري از استعداد و انرژي کافي، همچنان از مشکل بيکاري رنج مي برند
افزايش جمعيت در کشورهاي در حال رشد، کاهش منابع و امکانات موجود در اين کشورها و پيدايش نيازهاي اجتماعي واقتصادي جديد، همگي سبب توجه نهادها و مقامات مسئول اين کشورها به اين نيازها و چاره انديشي بنيادين يا مقطعي براي آنها شده است. بنا بر بررسي هاي به عمل آمده و بر اساس آمارهاي موجود، يکي از مهمترين مشکلات فرا روي جوامع در حال توسعه و حتي کشورهاي صنعتي، مشکل بيکاري[1] است. مجموعه راه حلهايي که براي رفع اين مشکل جهاني ارائه شده است، اصطلاحاً "کارآفريني"[2] خوانده ميشود. در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار امروزي که با تغييرات و تحولات سريع بينالمللي همراه شده و فرايند گذر از جامعه صنعتي به جامعه اطلاعاتي[3] را سبب ساز گريده است، از کارآفريني به عنوان موتور توسعه اقتصادي[4] ياد ميشود که ميتواند در رشد اقتصادي کشورها، ايجاد اشتغال و رفاه اجتماعي نقش مهمي را بر عهده داشته باشد.
کلید واژه ها : اقتصاد دانش محور، مشکل بيکاري ، کارآفريني ، اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار ، جامعه صنعتي ، جامعه اطلاعاتي ، موتور توسعه اقتصادي ، رشد اقتصادي ، ايجاد اشتغال و رفاه اجتماعي
مقدمه
كسب و كار الكترونيك به عنوان يكي از زير مجموعه هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات در دهه گذشته رشد بالايي را تجربه كرده است. به طوري كه رويكرد سياست اكثر موسسات تجاري در پذيرش و به كارگيري كسب و كار الكترونيك در جهت ورود به بازارهاي جهاني و جذب مشتريان جديد موثر و كارا در اين راستاست. اما به كارگيري كسب و كار الكترونيك در فعاليتهاي تجاري نيازمند توجه به يك سري عوامل درونزا و برونزاي تاثيرگذار بر آن است. به طوري كه توجه بنگاههاي تجاري به اين عوامل و برنامه ريزي در جهت استفاده مطلوب از فناوري كسب و كار الكترونيك ضمن آنكه موفقيت بهره برداري از آن را تضمين خواهد كرد، زمينه رشد بنگاههاي استفاده كننده را نيز فراهم مي كند.
امروزه ديگر اقتصاد ملي جاي خود را به اقتصاد جهاني داده است و در اين عرصه کشورهايي موفق خواهند بود که فرصتهاي شغلي را تنها به چارچوب جغرافيايي خود محدود نسازند، بلکه فضاي کاري وسيعي به وسعت جهان، در ذهن خود داشته باشند.
لذا از این رو فناوري اطلاعات و ارتباطات كاربردهاي فراواني در صنعت دارد كه از آن جمله ميتوان به خودكارسازي بسياري از فرآيندهاي خدماتي و توليدي اشاره كرد. اين مسئله مستقيماً در تعداد و مشاغل مورد نياز صنعت تاثير گذاشته و به نوعي اشتعالزدايي به همراه داشته است. ذات صنعت ماشيني كردن توليد است و اما فناوري اطلاعات ضمن ايجاد فرصتهاي بيشتر براي ماشيني كردن توليد، ماشينيكردن خدمات را به همراه آورده است.
صنعت در بخش خصوصي به دنبال سود حداكثر است و اگر اين مسئله روزي از طريق استخدام كاركنان بيشتر ممكن بود به اين روش پايبند بود و اگر امروز با كاهش تعداد كارمندان و خريد و يا ايجاد تجهيزات جديد امكانپذير باشد، اين روش را برميگزيند. بنابراين بخش خصوصي در حوزه توليد و خدمات به ابزارها تكيه ميكند و نيروي انساني مورد نياز با شرايطي خاص را استخدام مينمايد؛ چراكه امروزه تعريف نيروي انساني مورد نياز عوض شده است و اين به معني اشتغالزدايي است.
از سوي ديگر دولتها و ازآن جمله دولت جمهوري اسلامي براي خود سياستهاي اشتغالزايي داشته و ميخواهند درصد بيكاري كشور را تا حد مشخصي پايين بياورند. براي مثال سياستكشور ما در سالهاي اخير پرداخت وام به واحدهاي توليدي به ازاي استخدام نيروي كار جديد بوده است. برخي از واحدهاي توليدي و خدماتي از يك سو به تبعيت از اين سياستها براي جذب نيروي انساني جديد و از سوي ديگر به تبعيت از تاثير فناوري اطلاعات براي اخراج نيروهاي موجود خود با چالشي بزرگ روبرو هستند. اين چالش در آينده اثر خود را بيشتر نشان خواهد داد.
کارآفرین و کارآفرینی، تعاریف و مفاهیم
کارآفريني موضوعي است که از اواخر قرن بيستم مورد توجه محافل آموزشي کشورهاي جهان قرار گرفته است. بررسي تاريخ ادبيات کارآفريني مؤيد آن است که اين واژه اولين بار در تئوري هاي اقتصادي و توسط اقتصاد دانان ايجاد شده و سپس وارد مکاتب و تئوري هاي ساير رشته هاي علوم گرديده است.
کانتيلون[5] (1755)،که ابداع کننده واژه کارآفريني است، کارآفرين را فردي ريسک پذير مي داند که کالا را با قيمت معلوم خريداري مي کند و با قيمت نامعلوم مي فروشد. جين بپنتيستسي[6] کارآفرين را هماهنگ کننده و ترکيب کننده عوامل توليد مي داند، اما ويژگي خاصي را براي او در نظر نمي گيرد.
به عبارت ديگر فردي بايد عوامل توليد (زمين، نيروي کار و سرمايه) را جهت توليد، تجارت يا ارائه خدمات ترکيب کند که به اين شخص "کارآفرين" و به کار او "کارآفريني" گفته ميشود. يکي ديگر از تعاريف کامل و جامع کارآفريني توسط شومپيتر[7] ارائه شده است. وي در کتاب خود با عنوان "ئئوري توسعه اقتصادي" بين مفهوم واژه نوآوري[8] و اختراع[9] تفاوت قائل شده است و نوآوري را استفاده از خطرپذيري اختراع براي ايجاد يک محصول يا خدمت تجاري مي داند. به نظر وي نوآوري عامل اصلي ثروت و ايجاد تقاضاست. بنا بر اين کارآفرينان مديران يا مالکاني هستند که با راه اندازي يک واحد توليدي، تجاري از اختراع، بهره برداري ميکنند. با توجه به تعاريف ارائه شده در اين خصوص ميتوان گفت کارآفرين کسي است که: کار و شغل ايجاد کند.
- خوداشتغالي و ديگر اشتغالي ايجاد کند.
- ارزش افزوده ايجاد کند.
- محصولات يا خدمات جديد به وجود آورد.
- خلاقيت و نوآوري کاربردي داشته باشد.
- با خطرپذيري، فعاليت هاي توليدي و اقتصادي انجام دهد.
- نيازها را شناسايي و آنها را برآورده سازد.
- فرصت ها را به دست آورد ها تبديل کند.
- منابع و امکانات را به سوي هدف، هدايت کند.
- براي تقاضاهاي بالقوه، محصول بيافريند (پيش بيني در عرضه و تقاضا).
- ايده خلاق را به ثروت تبديل کند.
انواع کارآفرینی
در يک نگاه کلي ميتوان کارآفريني را به دو نوع اساسي تقسيم نمود. کارآفريني فردي و کارآفريني سازماني. اگر نوآوري و ساخت محصولي جديد يا ارائه خدماتي نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد؛ آن را کارآفريني فردي و اگر حاصل تلاش يک تيم در سازماني باشد؛ آن را کارآفريني سازماني مي نامند. بسياري از کارآفرينان کار خود را در قالب ايجاد شرکتهاي کوچک و متوسط (SMEها)[10] شروع مي نمايند. اين شرکتها سهم به سزايي در توسعه صنايع پيشرفته وايجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهاي بزرگ از انعطاف پذيري بالايي برخوردارند. لذا بسياري از دولت ها متقاعد شده اند که بايد بستر رشد را براي واحدهاي کوچک و متوسط در قالب انکوباتورها[11] (مراکز رشد فناوري)، پارک هاي صنعتي و فناوري فراهم نمايند و آنها را تا زماني که بتوانند به صورت يک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمايت کنند. در کشورهاي جنوب شرقي آسيا 95% کل بنيادهاي اقتصادي و صنعتي کشورها را SME ها تشکيل داده و به عنوان رکن اساسي در اقتصاد و اشتغال اين کشورها تاثيرگذار می باشند.
نقش فناوری اطلاعات در کار آفرینی
امروزه روشن شده است كه اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم هستند. اين دو، هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود ميآورند. فردي كه از بازراها مختلف و قيمت اجناس در آن بازارها اطلاع داشته باشد يا از گذشته و آينده بازار باخبر باشد، تصميمات بهتري را براي رسيدن به سود بيشتر ميتواند بگيرد. اطلاعات، علاوه بر ارزش ذاتي، جنبه ديگري دارد كه به دانش منتهي ميشود و در مكانيزم تصميمگيري و انجام بهتر آن اثر ميگذارد. ارتباطات نيز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزودهاي متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصيب افراد ميكند.
اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسي مورد نياز هر فعاليت كارآفريني هستند. كارآفريني در انزوا و بدون حمايت نهادها، سازمانها و انسانها امكانپذير نيست. كارآفريني مستلزم كشف يك نياز اجتماعي است. و كشف نيازهاي اجتماعي به شناخت اجتماع، نيازهاي آن و بافت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي آن وابسته ميباشد. در شناسايي نياز هر فعاليت كارآفرينانه، ايدهپرداز يا تئوريسين ميبايست نسبت به محيط بينش و بصيرت داشته باشد و بداند چه راهحلهايي براي رفعآن نياز، در نقاط ديگري از دنيا ارائه شده است. بنابراين اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعاليت كارآفريني است. فناوري اطلاعات و در رأس آن اينترنت شرايط تازهاي را پديد آورده است كه در آن توليدكنندگان، تامينكنندگان، فروشندگان و مشتريان، و تقريباً همه عوامل دستاندركار يك چرخه اقتصادي قادرند، در يك فضاي مجازي مشترك با يكديگر در ارتباط باشند و به تبادل اطلاعات، خدمات، محصولات و پول بپردازند. اينترنت تئوريها و نظريات جديدي را به ميان آورده است كه يكي از آنها اشتغال پيوسته[12] است. در اين نوع اشتغال فرد شاغل، کار خود را با استفاده از امکانات رايانه اي انجام ميدهد و حاصل کار را (که ميتواند محصولي مانند يک نرمافزار يا خدمتي نظير کاوش باشد) از طريق اينترنت در اختيار کارفرما يا مشتريان قرار ميدهد. جالب تر آنکه دريافت دستمزد يا پرداخت مبالغ نيز با استفاده از اينترنت و از طريق مجاري اعتباري اينترنتي نظير حسابهاي اينترنتي و کارتهاي اعتباري صورت مي گيرد. مجموعه اين فعاليت ها و تعاملات در قالب آنچه که امروزه تجارت الکترونيک[13] ناميده ميشود، قابل بررسي است. در حقيقت تجارت الكترونيكي يكي از نمودها و كاربردهاي ويژه فناوري اطلاعات است و هم اكنون حجم وسيعي از تعاملات بازرگاني در كشورهاي پيشرفته به شيوه الكترونيكي صورت ميپذيرد. بر اساس آمارهاي رسمي اعلام شده، تجارت الكترونيكي آمريكا طي سال 2002 بالغ بر 6/1 هزار ميليارد دلار بوده است كه پيش بيني ميشود در سال 2006 به 1/7 هزار ميليارد دلار برسد. تجارت الكترونيكي مالزي در سال 2002، 7/13 ميليارد دلار بود كه پيش بيني ميشود در سال 2006 به بيش از 158 ميليارد دلار خواهد رسيد. بديهي است كه رسيدن به چنين حجمهاي دلاري در تجارت الكترونيكي بر اساس برنامهريزي و استفاده از فرصتهاي تجاري امكانپذير خواهد بود(گزارش فورستر 2005)
شركتهايي مانند Yahoo، eBay،Amazon و ديگران در مدت كوتاهي توانستهاند ارزش بسياري را كسب نمايند. آمارها نشان ميدهد كه در طي 5 سال آخر قرن گذشته، ارزش برخي از اين شركتها بيش از 200 برابر شده است. كارآفريني در اينترنت به اين موارد خلاصه نميشود و موارد بسياري خصوصاً در زمينه نرمافزارهاي مبتني بر شبكه و همچنين محتويات شبكه وجود دارد. كارآفرينی در شيوههاي جذب مشتريان اينترنتي، بازاريابي اينترنتي، همكاريها و شبكههاي مجازی، واقعيت مجازي، آموزش و كار از راه دور و … همه و همه گستردگي كارآفرينی در عصر اطلاعات را نشان ميدهند. اينترنت شبكهاي مجازي است كه تا حد زيادي مستقل از محل مي باشد. اين شبكه بازاري بدون مرز است كه ميتوان به راحتي در آن تجارت نمود. براي اين منظور ميبايست افراد كارآفرين با ايدههايي نو، شركتهايي اينترنتي را تاسيس كنند و پس از مدتي كه ارزش فوقالعادهاي يافتند آنها را بفروشند.گسترش روز افزون اينترنت در عرصه هاي گوناگون خدمات که بر مبناي پيدايش نيازهاي جديد صورت مي گيرد، سبب شده است تا هر روز افراد بيشتري جذب اين بازار کار مجازي شوند و شانس خود را در يافتن مشاغل مناسب امتحان کنند. مؤسسات، سازمانها و نهادهاي خصوصي و دولتي در همه کشورها بر آن شدهاند تا معرفي محصولات و خدمات خود را در بستر اينترنت انجام دهند، از اين رو اولين نيازي که فرا روي آنها قرار مي گيرد؛ مراجعه به افرادي است که از دانش و مهارت كافي براي انجام چنين فعاليت هايي برخوردار باشند. طبيعي است که امروز نميتوان مؤسسهاي را عاري از متخصصان فناوري اطلاعات يافت. ورود رايانه و فناوريهاي مرتبط با آن به بازار کار و تجارت و کاربرد روز افزون تعاملات اينترنتي سبب شده است که بازاري دائمي براي متخصصان فناوري اطلاعات به وجود آيد. بنا براين فناوري اطلاعات به عنوان يک پديده، به نوبه خود سبب کارآفريني در حوزه هاي مختلف گرديده است.
ویژگیهای مؤثر فناوری اطلاعات در کار آفرینی
فناوري اطلاعات با برخورداري از ويژگي ها و قابليت هاي مختلف توانسته است انعطاف پذيري شايان توجهي را در زمينه كارآفريني از خود نشان دهد. همين ويژگي ها سبب افزايش كارايي اين فناوري در امر كارآفريني و ايجاد اشتغال شده اند. در يك نگاه كلي ميتوان به برخي از اين ويژگي ها اشاره نمود:
الف) افزايش سرعت
محاسبه و پردازش سريع اطلاعات و انتقال فوري آن، زمان انجام كار را كاهش و در نتيجه بهرهوري را افزايش ميدهد. فناوري اطلاعات امكان جستجو و دستيابي سريع به اطلاعات را نيز فراهم ميكند.
ب) افزايش دقت
در مشاغل مبتني بر انسان دقت انجام كار متغير است؛ درحاليكه فناوري اطلاعات دقتي بالا و ثابت را تامين و تضمين ميكند. در انواع فعاليتهاي پردازشي و محاسباتي دقت كامپيوتر به مراتب بيشتر از انسان است.
ج) كاهش اندازه فيزيكي مخازن اطلاعات
با توسعه فناوري اطلاعات و بكارگيري آن ديگر، لزومي به حمل و نگهداري حجم زيادي از كتابهاي مرجع تخصصي وجود ندارد. به راحتي ميتوان در هر ديسك فشرده اطلاعات چندين كتاب را ذخيره نموده و يا آنكه منابع مورد نياز را از طريق شبكههاي رايانهاي دريافت نمود.
د) رفع برخي از فسادهاي اداري
استفاده از فناوري اطلاعات شفافيت در انجام كارها را افزايش ميدهد و بسياري از واسطهها را حذف ميكند. اين دو مزيت كليدي منجر به رفع برخي از فسادهاي اداري خصوصاً در سطوح پايين ميشوند.
و) ايجاد امكان كار تمام وقت
به كمك فناوري اطلاعات،بسياري از استعلامها و مراجعات افراد و غيره از طريق شبكههاي كامپيوتري و به صورت خودكار انجام ميگيرد. بنابراين ميتوان به صورت بيست و چهار ساعته از آن بهره گرفت.
ی) ايجاد امكان همكاري از راه دور
مخابرات، تلفن، تله كنفرانس، ويدئو كنفرانس و همچنين سيستمهاي همكاري[14]، EDI]][15] و غيره نمونههايي از كاربردهاي فناوري اطلاعات در اين زمينه هستند.
فناوري اطلاعات، تحولات زيادي در كليه فعاليتهاي اجتماعي ازجمله كارآفريني بوجود آورده و به عنوان مهمترين ابزار كارآفريني مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنين كارآفريني در فناوري اطلاعات پهنه وسيعي براي فعاليت دارد. كارآفريني لازمه توسعه فناوري و توسعه فناوري بستر كارآفريني است. بنابراين با يك تعامل دو سويه ميان اين دو مواجه هستيم و بر اساس اهميت نقش بسترساز كارآفريني، وظيفه نهاد هاي مسئول مدني و اجتماعي مشخص ميشود. دولتها بايد بستر كارآفريني در حوزه فناوري اطلاعات كه همان شبكههاي ارتباطي و اطلاعاتي ميباشد را توسعه دهند و تقويت كنند و امكان دسترسي آسان همگان به اين شبكهها را فراهم نمايند. ضمن اينكه فرهنگ استفاده از شبكهها را ايجاد كرده و گسترش دهند و قوانين و مقررات لازم را تدوين و اجرا نمايند.
از سوي ديگر در بخشهاي خصوصي شرکتهاي(IT) فناوری اطلاعات، در حال افزايش کارکنان پشتيباني فني هستند و اين نشاندهنده آن است که همواره در ارتباط با محصولات يا برنامههاي جديد نيازمند نيروهاي انساني تازه نفس هستند. اينگونه فعاليتها علاوه بر آنكه سبب رشد سرمايه IT ميشوند، جذب منابع انساني را نيز در پي دارند. بنابراين به نظر ميرسد اين شرکتها بتوانند فراتر از اهداف استخدامي خود بروند و سهم بيشتري در كارآفريني داشته باشند. همچنين انتقال مشاغل IT به خارج ميتواند به عنوان يكي از قابليتهاي بالقوه بازار كار فناوري اطلاعات در نظر گرفته شود.
تعریف کسب و کار الکترونیک
كسب و كار الكترونيك تعاريف متعددي دارد كه در زير به برخي از آنها اشاره مي شود: كسب و كار الكترونيك وسيله اي كه مسير رسيدن بنگاهها به بازار را هموار مي سازد. مسيري كه مشتريان در آنجا اقدام به خريد كالا و خدمات مي كنند.
كسب و كار الكترونيك وسيله اي است كه به استفاده كنندگان آن امكان رسيدن به مشتريان موثر و كارآمد را فراهم مي سازد.
كسب و كار الكترونيك توانايي هدايت تجارت از طريق شبكه هاي الكترونيك نظير اينترنت و شبكه جهاني است.
شركت IBM، در تعريف كسب و كار الكترونيكي مينويسد:
”كسب و كار الكترونيكي عبارت است از انجام فرايندهاي كليدي تجاري با استفاده از فن آوري اينترنت.“
دپارتمان بازرگاني و صنعت انگلستان[16] در تعريف كسب و كار الكترونيكي اينگونه اظهار ميدارد: (چفي و همكاران 2002)
”كسب كار الكترونيكي عبارت است از، بكارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات در يكپارچهسازي فرايندهاي دروني سازمانهاي تجاري و روابط بين آنها“
توربان (2002) نيز كسب و كار الكترونيكي را چيزي فراتر از تجارت الكترونيكي ميداند كه در آن به غير از فعاليتهاي تجاري شركت بسياري ديگر از روابط بين سازماني و بين مشتري و سازمان نيز ماهيت الكترونيكي به خود ميگيرد.
ظرفيتهاي کسب و کار الکترونيک
کاربري هاي کسب و کار الکترونيک مي تواند به سه شاخه مختلف تقسيم بندي شود.
1. سيستم هاي کسب و کار داخلي
1 . مديريت ارتباطات مشتريان
برنامه ريزي منابع سازماني
درگاه اطلاعات کارمندان
مديريت دانش
مديريت کارهاي تيمي
سيستم مديريت اسناد
مديريت منابع انساني
کنترل فرآيند
مديريت تراکنش هاي داخلي
2. ارتباطات و همکاري سازماني
1. نامه هاي الکترونيکي
2. صدا نامه ها
3. انچمن هاي بحث
4. کنفرانس ها
5. سيستمهاي همکاري کننده
3. تجارت الکترونيک- بنگاه با بنگاه و بنگاه با مشتري
1. سرمايه گذاري الکترونيکي
2. مديريت زنجيره تامين
3. بازاريابي الکترونيکي
4. پردازش رخط تراکنش ها
انواع كسب و كار الكترونيك كسب و كار الكترونيك بسته به اينكه طرفهاي معامله سازمانها يا افراد باشند به انواع زير تقسيم مي شوند. در اينجا روابط بر مبناي اهداف تجاري شكل مي گيرد. واحد تجاري با واحد تجاري (BUSINESS TO BUSINESS = B2B) واحد تجاري با مصرف كننده (BUSINESS TO CONSUMER = B2C) مصرف كننده با مصرف كننده (CONSUMER TO CONSUMER = C2C) واحد تجاري با دولت (BUSINESS TO GOVERNMENT = B2G) دولت با واحد تجاري (GOVERNMENT TO BUSINESS = G2B)
تفاوت کسب و کار الکترونیکی و تجارت الکترونیک
كسب و كار الكترونيك،به مفهوم كلي،شامل به كارگيري فناوريهاي جديد براي برقراري ارتباطات زنجيره اي بين سازندگان، فروشندگان، عرضه كنندگان و به طور كلي ارايه دهندگان كالا و خدمات از يك سو و خريدار و مصرف كننده و يا به طور كلي مشتري از سوي ديگر است، و نتيجه آن، اتخاذ تصميمهاي بهتر، بهينه سازي كالا و خدمات، كاهش هزينه ها و گشودن كانالهاي جديد است. ولي تجارت الكترونيك، به هر شكلي از نقل و انتقالات در تجارت اطلاق ميشود كه در آن طرفين، بيشتر از طريق الكترونيكي با يكديگر در تماس هستند تا از طريق نقل و انتقالات فيزيكي. به عبارت ديگر، تجارت الكترونيك زيربخشي از كسب و كار الكترونيك در سازمانها است، زيرا در كسب و كار الكترونيك، شكل الكترونيكي كليه فرايندهاي كسب و كار سازمان از قبيل توليد، تحقيق و توسعه امور اداري، مالي، مديريت نيروي انساني، پشتيباني و تجارت مطرح است. در حالي كه در تجارت الكترونيك، تنها فرايند تجارت سازمان به صورت الكترونيك يك جزء بنيادي از كسب و كار الكترونيك به حساب مي آيد. كسب و كار الكترونيك باعث ميشود تا فرايندهاي تجارت، روابط و دادوستد جهاني گردد. محيط تجاري شركت، ممكن است، شامل يك شبكه جهت دسترسي به سازمانهاي عمومي يا شبكه هايي كه با محافظت خاص براي دسترسي افرادي خاص طراحي شده و يا حتي شبكه داخلي باشد كه براي دسترسي افراد و كارمندان داخل شركت طراحي شده است. كسب و كار الكترونيك تنها قراردادن يك صفحه شبكه اي نيست. بلكه محيط مدلهاي تجاري اعم از تجارت با كارمندان، مشتريان، تامين كنندگان و شركاء است. (سرمدسعیدی، 1382، ص3)
مدلهای کسب و کار برای تجارت الکترونیکی
امروزه ساختار تجاري وب سايتها بر اساس يكي از چهار مدل زيرطراحي ميشود:
الف) Billboard Site: هدف از طراحي سايتهاي بيل بورد كه به آنها سايتهاي اطلاع رساني يا بروشور سايت نيز ميگويند، كسب درآمد غيرمستقيم است. اين گونه سايتها، كه به نوعي بروشورهاي الكترونيكي محسوب ميشوند، محل بسيار مناسبي براي اطلاع رساني هستند. اغلب شركتها با راهاندازي اين گونه سايتها اطلاعاتي راجع به محصولات، خدمات و سوابق خود در اختيار بازديدكنندگان قرار ميدهند و از اين طريق به معرفي توانمنديهاي خود ميپردازند. اگر چه اين سايتها هيچ گونه درآمد مستقيمي عايد شركتهايشان نميكنند، اما در جلب مشتري و ترغيب آنها به خريد آفلاين نقش به سزايي دارند.
ب) تبليغات: تلويزيونهاي كابلي، راديو و بسياري از آگهيهاي دورهاي، شيوه تبليغاتي مشخصي را دنبال ميكنند. همه برنامهريزيها و محتواي آنها را تبليغات دلاري تضمين ميكنند كه از نقطهنظر مصرفكنندگان ارزشيابي ميشوند. براي تجارت الكترونيكي، آگهيها ميتوانند به شكل بنر(Banner) تبليغاتي، حاميان مالي، تبليغات مجلات الكترونيكي و ديگر روشهاي تشويقي صورت بگيرند.
ج) پذيرهنويسي: روش پذيرهنويسي در مورد سايتهايي صورت ميگيرد كه تمايلات معين افرادي كه نيازهاي مشخصي دارند، را نشانه ميگيرند. غالبا اين سايتها با متون تخصصي و اطلاعات زمان بندي شده مشخص ميشوند. پذيرهنويسي ارتقا و ماندگاري سايت را تضمين مالي ميكند.
د) نمايش كالا: از طريق ويترينهاي مجازي، مصرف كننده، قادر به خريد آنلاين است. اين ويترينهاي مجازي براي نمايش و ارائه محصولات و تسهيلات ارائه شده راه اندازي ميشوند كه زمينه خريد توافقي را فراهم كرده و انجام معامله را تكميل ميكنند. زماني كه كالايي خريداري ميشود، مؤسسات اينترنتي ترتيب حمل و تحويل آن محصول را ميدهند.
معایب کسب و کار الکترونیکی
مسئله امنيت، امكان ورود به سيستم هاي شما از طريق آدرس پست الكترونيكي، سايت شبكه و دستيابي به اطلاعات مالي و غيره، اختلال در برنامه كاري در صورت خرابي سيستم، از دست دادن كنترل، مشكلات و هزينه هاي به روز بودن با فناوريهايي كه به سرعت پيشرفت مي كنند، از جمله معایب کسب و کار الکترونیکی است.
چارچوب تحليلي
گسترش و نفوذ هر فناوري بستگي به چند عامل نظير منافع بالقوه فناوري، ظرفيت جذب بنگاهها دارد. منافع بالقوه نه تنها به توليدكنندگان كالاها و خدماتی مي رسد كه از فناوري جديد استفاده ميكنند، بلكه مصرف كنندگان آن كالاها و خدمات نيز از آن بهرهمند ميشوند. براي مثال، رشد سريع اينترنت باعث ميشود هم عرضهكنندگان و هم مصرفكنندگان از مطلوبيت بيشتري برخوردار گردند. پذيرش فناوري كسب و كار الكترونيك تابعي از چندين عامل است. اين عوامل در اكثر مواقع اثر تقويتكننده دو جانبهاي (متقابلي) بر يكديگر دارند. روابط بين عملكرد صادراتي و پذيرش فناوري كسب و كار الكترونيك در شكل زیر نشان داده شده است. همانگونه كه در شكل، مشاهده ميشود ملاحظات بينالمللي كه شامل صادرات، واردات فناوري و... است در تعامل با كسب و كار الكترونيك، اثر تقويتكننده بر يكديگر دارند. در اين حالت بنگاه در سطح بينالمللي با پذيرش كسب و كار الكترونيك واردات و صادرات خود را برمبناي اصول استاندارد كسب و كار الكترونيك شكل ميدهد. از طرف ديگر قرار گرفتن كالا و خدمات در فضاي تجارت الكترونيكي موجب حذف فاصله بين مبدا و مقصد كالاها و خدمات ميگردد و تغييرات اساسي در بازارهاي هدف به وجود ميآورد. موفقيت در اين فرآيند، منوط به مديريت كارا و حرفهاي اسـت. مديريت حرفهاي با درك و شناخت از فضاي ارتباطات بينالمللي، شيوههاي كسب و كار الكترونيك را متناسب با ملاحظات بينالمللي تطبيق ميدهد. از طرف ديگر، مديريت حرفهاي با تجارت مدرن، روابط غيرمعمـــول را تصحيح ميكند.
حجم عمليات، اثرات دو سويه اي را بر كسب و كار الكترونيك دارد. از آنجايي كه استفاده از كسب و كار الكترونيك باعث دستيابي به انبوهي از مشتريان با سلايق مختلف ميگردد. لذا بنگــاههاي فعال در امر تجارت بينالمللي با گسترش ظـــرفيت توليدي و تنوع بخشي به توليدات كالا و خدمات سعي در جذب مشتريان بيشتر مینمایند.
يكي از شرايط مهم ديگر در كسب و كار الكترونيك، وجود شبكه ارتباطي قوي همراه با اطمينان بالاست. دسترسي به پهناي باند بالاتر در اختيار هيچ كدام از بنگاهها نيست. پهناي باند قسمتي از زيرساختهاي نهادينه شده توسط دولت است. هرقدر اين پهنا بالاتر باشد، حجم وسرعت اطلاعاتي كه ردوبدل ميكند بيشتر خواهد بود. از اين رو، با درنظر گرفتن نقش مهمي كه اين عامل ميتواند در موقعيت خدمات شبكه با توان بالا داشته باشد، خصوصي سازي و مقررات زدايي خدمات ارتباطي به منظور افزايش كارايي در سيستم مخابرات در كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته مورد تأكيد قرار ميگيرد.
متغيرهاي رفتاري نظير ميزان مهارت نيروي انساني بنگاهها، حجم سرمايه گذاري در تحقيق و توسعه و نرخهاي دستمزد، از عوامل مهمي هستند كه در پذيرش كسب و كار الكترونيك توسط بنگاهها موثرند. هرقدر بنگاه تجاري در سطح بينالمللي از نيروي انساني متخصص بيشتري برخوردار باشد و منابع بيشتري را به سرمايه گذاري تخصيص دهد، موقعيت بهتري در جذب و پذيرش كسب و كار الكترونيك دارد. همچنين دستمزدهاي بالا، هميشه انگيزه عمدهاي براي نيروي كار جهت افزايش كارايي و نوآوري به حساب ميآيد. در نتيجه به كارگيري كسب و كار الكترونيك، منافع متعددي را به دنبال دارد. علي رغم اينكه بسياري از منافع موجود در شكل فوق ذكر گرديد، بسياري از بنگاهها به دليل پايين بودن هزينه مشاركت را قبول مي كنند اينترنت باعث ارزاني دسترسي به اطلاعات و بازارهاي جهاني ميشود. اين عامل موجب ميگردد سرعت عمل در بازارهاي چند منظوره كه براي توليد كالاها و اطلاعات است، بالا برود. به طور بالقوه شكل تازه اي به سازمان دهي زيرساخت مشاغل مــــوجود ميبخشد و با ارزشگذاري مجدد، راه را براي انجام معاملات تجاري باز ميكند و با مهندسي مجدد بازرگاني محدوديتهايي كه به طور سنتي توليدكنندگان را از مشتريان جدا مي ساخت رها ميسازد. از سوي ديگر، فعاليتهاي منفصل و جدا از هم نظير سفارش، پرداخت و خدمات بعد از فروش، ممكن است به يك فرايند واحد ادغام شده و باعث كاهش هزينههاي اعتباري گردد.نتيجهچنينفرآينديمنتهي بهافزايشكاراييورقابتپذيري در بين بنگاههاي صادراتي است.
لعل (2002) به منظور ارزيابي رابطه بين كسب و كار الكترونيك و صادرات، مطالعه اي را در هند انجام داده است. در اين مطالعه 51 بنگاه تجاري در سه گروه غيرصادراتي، صادراتي و صرفاً صادراتي باتوجه به شاخصهاي زير مورد بررسي قرار گرفته است:
شيوه هاي كسب و كار الكترونيك.
ميزان مهارت نيروي كار شاغل در بنگاهها.
فناوري مورد استفاده در بنگاهها.
بهره وري نيروي كار بنگاهها.
ويدر اين تحقيق انگيزه صادراتيرا تابعي از عوامل فوق قرارداده و به نتايج زير رسيده است:
بنگاههايي كه رويكرد صادراتي دارند برعكس بنگاههاي غيرصادراتي در معاملات تجاري، بيشتر از شيوه دروازه شبكه به جاي شيوه سنتي LINE OFF استفاده مي كنند. ميزان حجم فروش بنگاههاي صادرات گرا بيشتر از بنگاههاي غيرصادراتي بوده و در اين بنگاهها ميزان فروش انجام شده توسط شيوه دروازه شبكه به مراتب بالاتر از ساير روشهاست.
ميزان تخصص و بهره وري نيروي كار در بنگاههاي صادرات گرا نسبت به بنگاههاي غيرصادراتي در سطح بالايي قرار دارد. بيشترين ميزان بهره وري نيروي كار در گروه بنگاهها مربوط به شيوه دروازه شبكه از كسب و كار تجارت الكترونيك است. همچنين نيروي كار متخصص در بنگاههاي صادرات گرا بر شيوه دروازه شبكه متمركز شده اند. اين در حالي است كه در بنگــاههاي غيرصادراتي شيوه كسب و كار الكترونيك بيشترين نيروي كار متخصص را جذب كرده است. از آنجا كه موفقيت در كسب و كار الكترونيك نيازمند توجه به عوامل جانبي و تأثيرگذار بر آن است. لذا مديريت حرفهاي و به كارگيري نيروي كار متخصص براي تقويت كسب و كار الكترونيك براي بنگاهها توصيه ميشود.
منبع:
صادقی ، مهدی . تجارت جهانی الکترونیک و فناوری اطلاعات ، سخن گستر ، مهرماه 1385
Unemployment.[1]
Entrepreneurship.[2]
Economic Development Engine.[3]
Information Society.[4]
Richard Cantillon.[5]
Jean- Baptiste – Say ( 1767- 1832).[6]
Small & Medium Enterprises.[7]
Innovation.[8]
Invention.[9]
Schumpeter.[10]
Incubators.[11]
E-commerce.[12]
Online Employment.[13]
Collaboration Systems.[14]
Electronic Data Interchange.[15]
Department of Trade and Industry (DTI).[16]
چکیده:
فناوري اطلاعات به عنوان موتور محرکي در نظر گرفته شده است که ضمن به حرکت درآوردن چرخ هاي شغلي و استخدامي، سبب رشد و پويايي اقتصاد جامعه و ايجاد نوع جديدي از اقتصاد ميشود که اقتصاد دانش محور ناميده ميشود. هدف این قسمت مروري بر وضعيت فعلي در بازار کار فناوري اطلاعات و تأکيد بر نقش کارگشاي آن به عنوان يکي از راه حل هاي معضل بيکاري در جوامعي است که بخش عظيمي از جمعيت جوان آنها عليرغم برخورداري از استعداد و انرژي کافي، همچنان از مشکل بيکاري رنج مي برند
افزايش جمعيت در کشورهاي در حال رشد، کاهش منابع و امکانات موجود در اين کشورها و پيدايش نيازهاي اجتماعي واقتصادي جديد، همگي سبب توجه نهادها و مقامات مسئول اين کشورها به اين نيازها و چاره انديشي بنيادين يا مقطعي براي آنها شده است. بنا بر بررسي هاي به عمل آمده و بر اساس آمارهاي موجود، يکي از مهمترين مشکلات فرا روي جوامع در حال توسعه و حتي کشورهاي صنعتي، مشکل بيکاري[1] است. مجموعه راه حلهايي که براي رفع اين مشکل جهاني ارائه شده است، اصطلاحاً "کارآفريني"[2] خوانده ميشود. در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار امروزي که با تغييرات و تحولات سريع بينالمللي همراه شده و فرايند گذر از جامعه صنعتي به جامعه اطلاعاتي[3] را سبب ساز گريده است، از کارآفريني به عنوان موتور توسعه اقتصادي[4] ياد ميشود که ميتواند در رشد اقتصادي کشورها، ايجاد اشتغال و رفاه اجتماعي نقش مهمي را بر عهده داشته باشد.
کلید واژه ها : اقتصاد دانش محور، مشکل بيکاري ، کارآفريني ، اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار ، جامعه صنعتي ، جامعه اطلاعاتي ، موتور توسعه اقتصادي ، رشد اقتصادي ، ايجاد اشتغال و رفاه اجتماعي
مقدمه
كسب و كار الكترونيك به عنوان يكي از زير مجموعه هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات در دهه گذشته رشد بالايي را تجربه كرده است. به طوري كه رويكرد سياست اكثر موسسات تجاري در پذيرش و به كارگيري كسب و كار الكترونيك در جهت ورود به بازارهاي جهاني و جذب مشتريان جديد موثر و كارا در اين راستاست. اما به كارگيري كسب و كار الكترونيك در فعاليتهاي تجاري نيازمند توجه به يك سري عوامل درونزا و برونزاي تاثيرگذار بر آن است. به طوري كه توجه بنگاههاي تجاري به اين عوامل و برنامه ريزي در جهت استفاده مطلوب از فناوري كسب و كار الكترونيك ضمن آنكه موفقيت بهره برداري از آن را تضمين خواهد كرد، زمينه رشد بنگاههاي استفاده كننده را نيز فراهم مي كند.
امروزه ديگر اقتصاد ملي جاي خود را به اقتصاد جهاني داده است و در اين عرصه کشورهايي موفق خواهند بود که فرصتهاي شغلي را تنها به چارچوب جغرافيايي خود محدود نسازند، بلکه فضاي کاري وسيعي به وسعت جهان، در ذهن خود داشته باشند.
لذا از این رو فناوري اطلاعات و ارتباطات كاربردهاي فراواني در صنعت دارد كه از آن جمله ميتوان به خودكارسازي بسياري از فرآيندهاي خدماتي و توليدي اشاره كرد. اين مسئله مستقيماً در تعداد و مشاغل مورد نياز صنعت تاثير گذاشته و به نوعي اشتعالزدايي به همراه داشته است. ذات صنعت ماشيني كردن توليد است و اما فناوري اطلاعات ضمن ايجاد فرصتهاي بيشتر براي ماشيني كردن توليد، ماشينيكردن خدمات را به همراه آورده است.
صنعت در بخش خصوصي به دنبال سود حداكثر است و اگر اين مسئله روزي از طريق استخدام كاركنان بيشتر ممكن بود به اين روش پايبند بود و اگر امروز با كاهش تعداد كارمندان و خريد و يا ايجاد تجهيزات جديد امكانپذير باشد، اين روش را برميگزيند. بنابراين بخش خصوصي در حوزه توليد و خدمات به ابزارها تكيه ميكند و نيروي انساني مورد نياز با شرايطي خاص را استخدام مينمايد؛ چراكه امروزه تعريف نيروي انساني مورد نياز عوض شده است و اين به معني اشتغالزدايي است.
از سوي ديگر دولتها و ازآن جمله دولت جمهوري اسلامي براي خود سياستهاي اشتغالزايي داشته و ميخواهند درصد بيكاري كشور را تا حد مشخصي پايين بياورند. براي مثال سياستكشور ما در سالهاي اخير پرداخت وام به واحدهاي توليدي به ازاي استخدام نيروي كار جديد بوده است. برخي از واحدهاي توليدي و خدماتي از يك سو به تبعيت از اين سياستها براي جذب نيروي انساني جديد و از سوي ديگر به تبعيت از تاثير فناوري اطلاعات براي اخراج نيروهاي موجود خود با چالشي بزرگ روبرو هستند. اين چالش در آينده اثر خود را بيشتر نشان خواهد داد.
کارآفرین و کارآفرینی، تعاریف و مفاهیم
کارآفريني موضوعي است که از اواخر قرن بيستم مورد توجه محافل آموزشي کشورهاي جهان قرار گرفته است. بررسي تاريخ ادبيات کارآفريني مؤيد آن است که اين واژه اولين بار در تئوري هاي اقتصادي و توسط اقتصاد دانان ايجاد شده و سپس وارد مکاتب و تئوري هاي ساير رشته هاي علوم گرديده است.
کانتيلون[5] (1755)،که ابداع کننده واژه کارآفريني است، کارآفرين را فردي ريسک پذير مي داند که کالا را با قيمت معلوم خريداري مي کند و با قيمت نامعلوم مي فروشد. جين بپنتيستسي[6] کارآفرين را هماهنگ کننده و ترکيب کننده عوامل توليد مي داند، اما ويژگي خاصي را براي او در نظر نمي گيرد.
به عبارت ديگر فردي بايد عوامل توليد (زمين، نيروي کار و سرمايه) را جهت توليد، تجارت يا ارائه خدمات ترکيب کند که به اين شخص "کارآفرين" و به کار او "کارآفريني" گفته ميشود. يکي ديگر از تعاريف کامل و جامع کارآفريني توسط شومپيتر[7] ارائه شده است. وي در کتاب خود با عنوان "ئئوري توسعه اقتصادي" بين مفهوم واژه نوآوري[8] و اختراع[9] تفاوت قائل شده است و نوآوري را استفاده از خطرپذيري اختراع براي ايجاد يک محصول يا خدمت تجاري مي داند. به نظر وي نوآوري عامل اصلي ثروت و ايجاد تقاضاست. بنا بر اين کارآفرينان مديران يا مالکاني هستند که با راه اندازي يک واحد توليدي، تجاري از اختراع، بهره برداري ميکنند. با توجه به تعاريف ارائه شده در اين خصوص ميتوان گفت کارآفرين کسي است که: کار و شغل ايجاد کند.
- خوداشتغالي و ديگر اشتغالي ايجاد کند.
- ارزش افزوده ايجاد کند.
- محصولات يا خدمات جديد به وجود آورد.
- خلاقيت و نوآوري کاربردي داشته باشد.
- با خطرپذيري، فعاليت هاي توليدي و اقتصادي انجام دهد.
- نيازها را شناسايي و آنها را برآورده سازد.
- فرصت ها را به دست آورد ها تبديل کند.
- منابع و امکانات را به سوي هدف، هدايت کند.
- براي تقاضاهاي بالقوه، محصول بيافريند (پيش بيني در عرضه و تقاضا).
- ايده خلاق را به ثروت تبديل کند.
انواع کارآفرینی
در يک نگاه کلي ميتوان کارآفريني را به دو نوع اساسي تقسيم نمود. کارآفريني فردي و کارآفريني سازماني. اگر نوآوري و ساخت محصولي جديد يا ارائه خدماتي نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد؛ آن را کارآفريني فردي و اگر حاصل تلاش يک تيم در سازماني باشد؛ آن را کارآفريني سازماني مي نامند. بسياري از کارآفرينان کار خود را در قالب ايجاد شرکتهاي کوچک و متوسط (SMEها)[10] شروع مي نمايند. اين شرکتها سهم به سزايي در توسعه صنايع پيشرفته وايجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهاي بزرگ از انعطاف پذيري بالايي برخوردارند. لذا بسياري از دولت ها متقاعد شده اند که بايد بستر رشد را براي واحدهاي کوچک و متوسط در قالب انکوباتورها[11] (مراکز رشد فناوري)، پارک هاي صنعتي و فناوري فراهم نمايند و آنها را تا زماني که بتوانند به صورت يک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمايت کنند. در کشورهاي جنوب شرقي آسيا 95% کل بنيادهاي اقتصادي و صنعتي کشورها را SME ها تشکيل داده و به عنوان رکن اساسي در اقتصاد و اشتغال اين کشورها تاثيرگذار می باشند.
نقش فناوری اطلاعات در کار آفرینی
امروزه روشن شده است كه اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم هستند. اين دو، هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود ميآورند. فردي كه از بازراها مختلف و قيمت اجناس در آن بازارها اطلاع داشته باشد يا از گذشته و آينده بازار باخبر باشد، تصميمات بهتري را براي رسيدن به سود بيشتر ميتواند بگيرد. اطلاعات، علاوه بر ارزش ذاتي، جنبه ديگري دارد كه به دانش منتهي ميشود و در مكانيزم تصميمگيري و انجام بهتر آن اثر ميگذارد. ارتباطات نيز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزودهاي متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصيب افراد ميكند.
اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسي مورد نياز هر فعاليت كارآفريني هستند. كارآفريني در انزوا و بدون حمايت نهادها، سازمانها و انسانها امكانپذير نيست. كارآفريني مستلزم كشف يك نياز اجتماعي است. و كشف نيازهاي اجتماعي به شناخت اجتماع، نيازهاي آن و بافت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي آن وابسته ميباشد. در شناسايي نياز هر فعاليت كارآفرينانه، ايدهپرداز يا تئوريسين ميبايست نسبت به محيط بينش و بصيرت داشته باشد و بداند چه راهحلهايي براي رفعآن نياز، در نقاط ديگري از دنيا ارائه شده است. بنابراين اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعاليت كارآفريني است. فناوري اطلاعات و در رأس آن اينترنت شرايط تازهاي را پديد آورده است كه در آن توليدكنندگان، تامينكنندگان، فروشندگان و مشتريان، و تقريباً همه عوامل دستاندركار يك چرخه اقتصادي قادرند، در يك فضاي مجازي مشترك با يكديگر در ارتباط باشند و به تبادل اطلاعات، خدمات، محصولات و پول بپردازند. اينترنت تئوريها و نظريات جديدي را به ميان آورده است كه يكي از آنها اشتغال پيوسته[12] است. در اين نوع اشتغال فرد شاغل، کار خود را با استفاده از امکانات رايانه اي انجام ميدهد و حاصل کار را (که ميتواند محصولي مانند يک نرمافزار يا خدمتي نظير کاوش باشد) از طريق اينترنت در اختيار کارفرما يا مشتريان قرار ميدهد. جالب تر آنکه دريافت دستمزد يا پرداخت مبالغ نيز با استفاده از اينترنت و از طريق مجاري اعتباري اينترنتي نظير حسابهاي اينترنتي و کارتهاي اعتباري صورت مي گيرد. مجموعه اين فعاليت ها و تعاملات در قالب آنچه که امروزه تجارت الکترونيک[13] ناميده ميشود، قابل بررسي است. در حقيقت تجارت الكترونيكي يكي از نمودها و كاربردهاي ويژه فناوري اطلاعات است و هم اكنون حجم وسيعي از تعاملات بازرگاني در كشورهاي پيشرفته به شيوه الكترونيكي صورت ميپذيرد. بر اساس آمارهاي رسمي اعلام شده، تجارت الكترونيكي آمريكا طي سال 2002 بالغ بر 6/1 هزار ميليارد دلار بوده است كه پيش بيني ميشود در سال 2006 به 1/7 هزار ميليارد دلار برسد. تجارت الكترونيكي مالزي در سال 2002، 7/13 ميليارد دلار بود كه پيش بيني ميشود در سال 2006 به بيش از 158 ميليارد دلار خواهد رسيد. بديهي است كه رسيدن به چنين حجمهاي دلاري در تجارت الكترونيكي بر اساس برنامهريزي و استفاده از فرصتهاي تجاري امكانپذير خواهد بود(گزارش فورستر 2005)
شركتهايي مانند Yahoo، eBay،Amazon و ديگران در مدت كوتاهي توانستهاند ارزش بسياري را كسب نمايند. آمارها نشان ميدهد كه در طي 5 سال آخر قرن گذشته، ارزش برخي از اين شركتها بيش از 200 برابر شده است. كارآفريني در اينترنت به اين موارد خلاصه نميشود و موارد بسياري خصوصاً در زمينه نرمافزارهاي مبتني بر شبكه و همچنين محتويات شبكه وجود دارد. كارآفرينی در شيوههاي جذب مشتريان اينترنتي، بازاريابي اينترنتي، همكاريها و شبكههاي مجازی، واقعيت مجازي، آموزش و كار از راه دور و … همه و همه گستردگي كارآفرينی در عصر اطلاعات را نشان ميدهند. اينترنت شبكهاي مجازي است كه تا حد زيادي مستقل از محل مي باشد. اين شبكه بازاري بدون مرز است كه ميتوان به راحتي در آن تجارت نمود. براي اين منظور ميبايست افراد كارآفرين با ايدههايي نو، شركتهايي اينترنتي را تاسيس كنند و پس از مدتي كه ارزش فوقالعادهاي يافتند آنها را بفروشند.گسترش روز افزون اينترنت در عرصه هاي گوناگون خدمات که بر مبناي پيدايش نيازهاي جديد صورت مي گيرد، سبب شده است تا هر روز افراد بيشتري جذب اين بازار کار مجازي شوند و شانس خود را در يافتن مشاغل مناسب امتحان کنند. مؤسسات، سازمانها و نهادهاي خصوصي و دولتي در همه کشورها بر آن شدهاند تا معرفي محصولات و خدمات خود را در بستر اينترنت انجام دهند، از اين رو اولين نيازي که فرا روي آنها قرار مي گيرد؛ مراجعه به افرادي است که از دانش و مهارت كافي براي انجام چنين فعاليت هايي برخوردار باشند. طبيعي است که امروز نميتوان مؤسسهاي را عاري از متخصصان فناوري اطلاعات يافت. ورود رايانه و فناوريهاي مرتبط با آن به بازار کار و تجارت و کاربرد روز افزون تعاملات اينترنتي سبب شده است که بازاري دائمي براي متخصصان فناوري اطلاعات به وجود آيد. بنا براين فناوري اطلاعات به عنوان يک پديده، به نوبه خود سبب کارآفريني در حوزه هاي مختلف گرديده است.
ویژگیهای مؤثر فناوری اطلاعات در کار آفرینی
فناوري اطلاعات با برخورداري از ويژگي ها و قابليت هاي مختلف توانسته است انعطاف پذيري شايان توجهي را در زمينه كارآفريني از خود نشان دهد. همين ويژگي ها سبب افزايش كارايي اين فناوري در امر كارآفريني و ايجاد اشتغال شده اند. در يك نگاه كلي ميتوان به برخي از اين ويژگي ها اشاره نمود:
الف) افزايش سرعت
محاسبه و پردازش سريع اطلاعات و انتقال فوري آن، زمان انجام كار را كاهش و در نتيجه بهرهوري را افزايش ميدهد. فناوري اطلاعات امكان جستجو و دستيابي سريع به اطلاعات را نيز فراهم ميكند.
ب) افزايش دقت
در مشاغل مبتني بر انسان دقت انجام كار متغير است؛ درحاليكه فناوري اطلاعات دقتي بالا و ثابت را تامين و تضمين ميكند. در انواع فعاليتهاي پردازشي و محاسباتي دقت كامپيوتر به مراتب بيشتر از انسان است.
ج) كاهش اندازه فيزيكي مخازن اطلاعات
با توسعه فناوري اطلاعات و بكارگيري آن ديگر، لزومي به حمل و نگهداري حجم زيادي از كتابهاي مرجع تخصصي وجود ندارد. به راحتي ميتوان در هر ديسك فشرده اطلاعات چندين كتاب را ذخيره نموده و يا آنكه منابع مورد نياز را از طريق شبكههاي رايانهاي دريافت نمود.
د) رفع برخي از فسادهاي اداري
استفاده از فناوري اطلاعات شفافيت در انجام كارها را افزايش ميدهد و بسياري از واسطهها را حذف ميكند. اين دو مزيت كليدي منجر به رفع برخي از فسادهاي اداري خصوصاً در سطوح پايين ميشوند.
و) ايجاد امكان كار تمام وقت
به كمك فناوري اطلاعات،بسياري از استعلامها و مراجعات افراد و غيره از طريق شبكههاي كامپيوتري و به صورت خودكار انجام ميگيرد. بنابراين ميتوان به صورت بيست و چهار ساعته از آن بهره گرفت.
ی) ايجاد امكان همكاري از راه دور
مخابرات، تلفن، تله كنفرانس، ويدئو كنفرانس و همچنين سيستمهاي همكاري[14]، EDI]][15] و غيره نمونههايي از كاربردهاي فناوري اطلاعات در اين زمينه هستند.
فناوري اطلاعات، تحولات زيادي در كليه فعاليتهاي اجتماعي ازجمله كارآفريني بوجود آورده و به عنوان مهمترين ابزار كارآفريني مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنين كارآفريني در فناوري اطلاعات پهنه وسيعي براي فعاليت دارد. كارآفريني لازمه توسعه فناوري و توسعه فناوري بستر كارآفريني است. بنابراين با يك تعامل دو سويه ميان اين دو مواجه هستيم و بر اساس اهميت نقش بسترساز كارآفريني، وظيفه نهاد هاي مسئول مدني و اجتماعي مشخص ميشود. دولتها بايد بستر كارآفريني در حوزه فناوري اطلاعات كه همان شبكههاي ارتباطي و اطلاعاتي ميباشد را توسعه دهند و تقويت كنند و امكان دسترسي آسان همگان به اين شبكهها را فراهم نمايند. ضمن اينكه فرهنگ استفاده از شبكهها را ايجاد كرده و گسترش دهند و قوانين و مقررات لازم را تدوين و اجرا نمايند.
از سوي ديگر در بخشهاي خصوصي شرکتهاي(IT) فناوری اطلاعات، در حال افزايش کارکنان پشتيباني فني هستند و اين نشاندهنده آن است که همواره در ارتباط با محصولات يا برنامههاي جديد نيازمند نيروهاي انساني تازه نفس هستند. اينگونه فعاليتها علاوه بر آنكه سبب رشد سرمايه IT ميشوند، جذب منابع انساني را نيز در پي دارند. بنابراين به نظر ميرسد اين شرکتها بتوانند فراتر از اهداف استخدامي خود بروند و سهم بيشتري در كارآفريني داشته باشند. همچنين انتقال مشاغل IT به خارج ميتواند به عنوان يكي از قابليتهاي بالقوه بازار كار فناوري اطلاعات در نظر گرفته شود.
تعریف کسب و کار الکترونیک
كسب و كار الكترونيك تعاريف متعددي دارد كه در زير به برخي از آنها اشاره مي شود: كسب و كار الكترونيك وسيله اي كه مسير رسيدن بنگاهها به بازار را هموار مي سازد. مسيري كه مشتريان در آنجا اقدام به خريد كالا و خدمات مي كنند.
كسب و كار الكترونيك وسيله اي است كه به استفاده كنندگان آن امكان رسيدن به مشتريان موثر و كارآمد را فراهم مي سازد.
كسب و كار الكترونيك توانايي هدايت تجارت از طريق شبكه هاي الكترونيك نظير اينترنت و شبكه جهاني است.
شركت IBM، در تعريف كسب و كار الكترونيكي مينويسد:
”كسب و كار الكترونيكي عبارت است از انجام فرايندهاي كليدي تجاري با استفاده از فن آوري اينترنت.“
دپارتمان بازرگاني و صنعت انگلستان[16] در تعريف كسب و كار الكترونيكي اينگونه اظهار ميدارد: (چفي و همكاران 2002)
”كسب كار الكترونيكي عبارت است از، بكارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات در يكپارچهسازي فرايندهاي دروني سازمانهاي تجاري و روابط بين آنها“
توربان (2002) نيز كسب و كار الكترونيكي را چيزي فراتر از تجارت الكترونيكي ميداند كه در آن به غير از فعاليتهاي تجاري شركت بسياري ديگر از روابط بين سازماني و بين مشتري و سازمان نيز ماهيت الكترونيكي به خود ميگيرد.
ظرفيتهاي کسب و کار الکترونيک
کاربري هاي کسب و کار الکترونيک مي تواند به سه شاخه مختلف تقسيم بندي شود.
1. سيستم هاي کسب و کار داخلي
1 . مديريت ارتباطات مشتريان
برنامه ريزي منابع سازماني
درگاه اطلاعات کارمندان
مديريت دانش
مديريت کارهاي تيمي
سيستم مديريت اسناد
مديريت منابع انساني
کنترل فرآيند
مديريت تراکنش هاي داخلي
2. ارتباطات و همکاري سازماني
1. نامه هاي الکترونيکي
2. صدا نامه ها
3. انچمن هاي بحث
4. کنفرانس ها
5. سيستمهاي همکاري کننده
3. تجارت الکترونيک- بنگاه با بنگاه و بنگاه با مشتري
1. سرمايه گذاري الکترونيکي
2. مديريت زنجيره تامين
3. بازاريابي الکترونيکي
4. پردازش رخط تراکنش ها
انواع كسب و كار الكترونيك كسب و كار الكترونيك بسته به اينكه طرفهاي معامله سازمانها يا افراد باشند به انواع زير تقسيم مي شوند. در اينجا روابط بر مبناي اهداف تجاري شكل مي گيرد. واحد تجاري با واحد تجاري (BUSINESS TO BUSINESS = B2B) واحد تجاري با مصرف كننده (BUSINESS TO CONSUMER = B2C) مصرف كننده با مصرف كننده (CONSUMER TO CONSUMER = C2C) واحد تجاري با دولت (BUSINESS TO GOVERNMENT = B2G) دولت با واحد تجاري (GOVERNMENT TO BUSINESS = G2B)
تفاوت کسب و کار الکترونیکی و تجارت الکترونیک
كسب و كار الكترونيك،به مفهوم كلي،شامل به كارگيري فناوريهاي جديد براي برقراري ارتباطات زنجيره اي بين سازندگان، فروشندگان، عرضه كنندگان و به طور كلي ارايه دهندگان كالا و خدمات از يك سو و خريدار و مصرف كننده و يا به طور كلي مشتري از سوي ديگر است، و نتيجه آن، اتخاذ تصميمهاي بهتر، بهينه سازي كالا و خدمات، كاهش هزينه ها و گشودن كانالهاي جديد است. ولي تجارت الكترونيك، به هر شكلي از نقل و انتقالات در تجارت اطلاق ميشود كه در آن طرفين، بيشتر از طريق الكترونيكي با يكديگر در تماس هستند تا از طريق نقل و انتقالات فيزيكي. به عبارت ديگر، تجارت الكترونيك زيربخشي از كسب و كار الكترونيك در سازمانها است، زيرا در كسب و كار الكترونيك، شكل الكترونيكي كليه فرايندهاي كسب و كار سازمان از قبيل توليد، تحقيق و توسعه امور اداري، مالي، مديريت نيروي انساني، پشتيباني و تجارت مطرح است. در حالي كه در تجارت الكترونيك، تنها فرايند تجارت سازمان به صورت الكترونيك يك جزء بنيادي از كسب و كار الكترونيك به حساب مي آيد. كسب و كار الكترونيك باعث ميشود تا فرايندهاي تجارت، روابط و دادوستد جهاني گردد. محيط تجاري شركت، ممكن است، شامل يك شبكه جهت دسترسي به سازمانهاي عمومي يا شبكه هايي كه با محافظت خاص براي دسترسي افرادي خاص طراحي شده و يا حتي شبكه داخلي باشد كه براي دسترسي افراد و كارمندان داخل شركت طراحي شده است. كسب و كار الكترونيك تنها قراردادن يك صفحه شبكه اي نيست. بلكه محيط مدلهاي تجاري اعم از تجارت با كارمندان، مشتريان، تامين كنندگان و شركاء است. (سرمدسعیدی، 1382، ص3)
مدلهای کسب و کار برای تجارت الکترونیکی
امروزه ساختار تجاري وب سايتها بر اساس يكي از چهار مدل زيرطراحي ميشود:
الف) Billboard Site: هدف از طراحي سايتهاي بيل بورد كه به آنها سايتهاي اطلاع رساني يا بروشور سايت نيز ميگويند، كسب درآمد غيرمستقيم است. اين گونه سايتها، كه به نوعي بروشورهاي الكترونيكي محسوب ميشوند، محل بسيار مناسبي براي اطلاع رساني هستند. اغلب شركتها با راهاندازي اين گونه سايتها اطلاعاتي راجع به محصولات، خدمات و سوابق خود در اختيار بازديدكنندگان قرار ميدهند و از اين طريق به معرفي توانمنديهاي خود ميپردازند. اگر چه اين سايتها هيچ گونه درآمد مستقيمي عايد شركتهايشان نميكنند، اما در جلب مشتري و ترغيب آنها به خريد آفلاين نقش به سزايي دارند.
ب) تبليغات: تلويزيونهاي كابلي، راديو و بسياري از آگهيهاي دورهاي، شيوه تبليغاتي مشخصي را دنبال ميكنند. همه برنامهريزيها و محتواي آنها را تبليغات دلاري تضمين ميكنند كه از نقطهنظر مصرفكنندگان ارزشيابي ميشوند. براي تجارت الكترونيكي، آگهيها ميتوانند به شكل بنر(Banner) تبليغاتي، حاميان مالي، تبليغات مجلات الكترونيكي و ديگر روشهاي تشويقي صورت بگيرند.
ج) پذيرهنويسي: روش پذيرهنويسي در مورد سايتهايي صورت ميگيرد كه تمايلات معين افرادي كه نيازهاي مشخصي دارند، را نشانه ميگيرند. غالبا اين سايتها با متون تخصصي و اطلاعات زمان بندي شده مشخص ميشوند. پذيرهنويسي ارتقا و ماندگاري سايت را تضمين مالي ميكند.
د) نمايش كالا: از طريق ويترينهاي مجازي، مصرف كننده، قادر به خريد آنلاين است. اين ويترينهاي مجازي براي نمايش و ارائه محصولات و تسهيلات ارائه شده راه اندازي ميشوند كه زمينه خريد توافقي را فراهم كرده و انجام معامله را تكميل ميكنند. زماني كه كالايي خريداري ميشود، مؤسسات اينترنتي ترتيب حمل و تحويل آن محصول را ميدهند.
معایب کسب و کار الکترونیکی
مسئله امنيت، امكان ورود به سيستم هاي شما از طريق آدرس پست الكترونيكي، سايت شبكه و دستيابي به اطلاعات مالي و غيره، اختلال در برنامه كاري در صورت خرابي سيستم، از دست دادن كنترل، مشكلات و هزينه هاي به روز بودن با فناوريهايي كه به سرعت پيشرفت مي كنند، از جمله معایب کسب و کار الکترونیکی است.
چارچوب تحليلي
گسترش و نفوذ هر فناوري بستگي به چند عامل نظير منافع بالقوه فناوري، ظرفيت جذب بنگاهها دارد. منافع بالقوه نه تنها به توليدكنندگان كالاها و خدماتی مي رسد كه از فناوري جديد استفاده ميكنند، بلكه مصرف كنندگان آن كالاها و خدمات نيز از آن بهرهمند ميشوند. براي مثال، رشد سريع اينترنت باعث ميشود هم عرضهكنندگان و هم مصرفكنندگان از مطلوبيت بيشتري برخوردار گردند. پذيرش فناوري كسب و كار الكترونيك تابعي از چندين عامل است. اين عوامل در اكثر مواقع اثر تقويتكننده دو جانبهاي (متقابلي) بر يكديگر دارند. روابط بين عملكرد صادراتي و پذيرش فناوري كسب و كار الكترونيك در شكل زیر نشان داده شده است. همانگونه كه در شكل، مشاهده ميشود ملاحظات بينالمللي كه شامل صادرات، واردات فناوري و... است در تعامل با كسب و كار الكترونيك، اثر تقويتكننده بر يكديگر دارند. در اين حالت بنگاه در سطح بينالمللي با پذيرش كسب و كار الكترونيك واردات و صادرات خود را برمبناي اصول استاندارد كسب و كار الكترونيك شكل ميدهد. از طرف ديگر قرار گرفتن كالا و خدمات در فضاي تجارت الكترونيكي موجب حذف فاصله بين مبدا و مقصد كالاها و خدمات ميگردد و تغييرات اساسي در بازارهاي هدف به وجود ميآورد. موفقيت در اين فرآيند، منوط به مديريت كارا و حرفهاي اسـت. مديريت حرفهاي با درك و شناخت از فضاي ارتباطات بينالمللي، شيوههاي كسب و كار الكترونيك را متناسب با ملاحظات بينالمللي تطبيق ميدهد. از طرف ديگر، مديريت حرفهاي با تجارت مدرن، روابط غيرمعمـــول را تصحيح ميكند.
حجم عمليات، اثرات دو سويه اي را بر كسب و كار الكترونيك دارد. از آنجايي كه استفاده از كسب و كار الكترونيك باعث دستيابي به انبوهي از مشتريان با سلايق مختلف ميگردد. لذا بنگــاههاي فعال در امر تجارت بينالمللي با گسترش ظـــرفيت توليدي و تنوع بخشي به توليدات كالا و خدمات سعي در جذب مشتريان بيشتر مینمایند.
يكي از شرايط مهم ديگر در كسب و كار الكترونيك، وجود شبكه ارتباطي قوي همراه با اطمينان بالاست. دسترسي به پهناي باند بالاتر در اختيار هيچ كدام از بنگاهها نيست. پهناي باند قسمتي از زيرساختهاي نهادينه شده توسط دولت است. هرقدر اين پهنا بالاتر باشد، حجم وسرعت اطلاعاتي كه ردوبدل ميكند بيشتر خواهد بود. از اين رو، با درنظر گرفتن نقش مهمي كه اين عامل ميتواند در موقعيت خدمات شبكه با توان بالا داشته باشد، خصوصي سازي و مقررات زدايي خدمات ارتباطي به منظور افزايش كارايي در سيستم مخابرات در كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته مورد تأكيد قرار ميگيرد.
متغيرهاي رفتاري نظير ميزان مهارت نيروي انساني بنگاهها، حجم سرمايه گذاري در تحقيق و توسعه و نرخهاي دستمزد، از عوامل مهمي هستند كه در پذيرش كسب و كار الكترونيك توسط بنگاهها موثرند. هرقدر بنگاه تجاري در سطح بينالمللي از نيروي انساني متخصص بيشتري برخوردار باشد و منابع بيشتري را به سرمايه گذاري تخصيص دهد، موقعيت بهتري در جذب و پذيرش كسب و كار الكترونيك دارد. همچنين دستمزدهاي بالا، هميشه انگيزه عمدهاي براي نيروي كار جهت افزايش كارايي و نوآوري به حساب ميآيد. در نتيجه به كارگيري كسب و كار الكترونيك، منافع متعددي را به دنبال دارد. علي رغم اينكه بسياري از منافع موجود در شكل فوق ذكر گرديد، بسياري از بنگاهها به دليل پايين بودن هزينه مشاركت را قبول مي كنند اينترنت باعث ارزاني دسترسي به اطلاعات و بازارهاي جهاني ميشود. اين عامل موجب ميگردد سرعت عمل در بازارهاي چند منظوره كه براي توليد كالاها و اطلاعات است، بالا برود. به طور بالقوه شكل تازه اي به سازمان دهي زيرساخت مشاغل مــــوجود ميبخشد و با ارزشگذاري مجدد، راه را براي انجام معاملات تجاري باز ميكند و با مهندسي مجدد بازرگاني محدوديتهايي كه به طور سنتي توليدكنندگان را از مشتريان جدا مي ساخت رها ميسازد. از سوي ديگر، فعاليتهاي منفصل و جدا از هم نظير سفارش، پرداخت و خدمات بعد از فروش، ممكن است به يك فرايند واحد ادغام شده و باعث كاهش هزينههاي اعتباري گردد.نتيجهچنينفرآينديمنتهي بهافزايشكاراييورقابتپذيري در بين بنگاههاي صادراتي است.
لعل (2002) به منظور ارزيابي رابطه بين كسب و كار الكترونيك و صادرات، مطالعه اي را در هند انجام داده است. در اين مطالعه 51 بنگاه تجاري در سه گروه غيرصادراتي، صادراتي و صرفاً صادراتي باتوجه به شاخصهاي زير مورد بررسي قرار گرفته است:
شيوه هاي كسب و كار الكترونيك.
ميزان مهارت نيروي كار شاغل در بنگاهها.
فناوري مورد استفاده در بنگاهها.
بهره وري نيروي كار بنگاهها.
ويدر اين تحقيق انگيزه صادراتيرا تابعي از عوامل فوق قرارداده و به نتايج زير رسيده است:
بنگاههايي كه رويكرد صادراتي دارند برعكس بنگاههاي غيرصادراتي در معاملات تجاري، بيشتر از شيوه دروازه شبكه به جاي شيوه سنتي LINE OFF استفاده مي كنند. ميزان حجم فروش بنگاههاي صادرات گرا بيشتر از بنگاههاي غيرصادراتي بوده و در اين بنگاهها ميزان فروش انجام شده توسط شيوه دروازه شبكه به مراتب بالاتر از ساير روشهاست.
ميزان تخصص و بهره وري نيروي كار در بنگاههاي صادرات گرا نسبت به بنگاههاي غيرصادراتي در سطح بالايي قرار دارد. بيشترين ميزان بهره وري نيروي كار در گروه بنگاهها مربوط به شيوه دروازه شبكه از كسب و كار تجارت الكترونيك است. همچنين نيروي كار متخصص در بنگاههاي صادرات گرا بر شيوه دروازه شبكه متمركز شده اند. اين در حالي است كه در بنگــاههاي غيرصادراتي شيوه كسب و كار الكترونيك بيشترين نيروي كار متخصص را جذب كرده است. از آنجا كه موفقيت در كسب و كار الكترونيك نيازمند توجه به عوامل جانبي و تأثيرگذار بر آن است. لذا مديريت حرفهاي و به كارگيري نيروي كار متخصص براي تقويت كسب و كار الكترونيك براي بنگاهها توصيه ميشود.
منبع:
صادقی ، مهدی . تجارت جهانی الکترونیک و فناوری اطلاعات ، سخن گستر ، مهرماه 1385
Unemployment.[1]
Entrepreneurship.[2]
Economic Development Engine.[3]
Information Society.[4]
Richard Cantillon.[5]
Jean- Baptiste – Say ( 1767- 1832).[6]
Small & Medium Enterprises.[7]
Innovation.[8]
Invention.[9]
Schumpeter.[10]
Incubators.[11]
E-commerce.[12]
Online Employment.[13]
Collaboration Systems.[14]
Electronic Data Interchange.[15]
Department of Trade and Industry (DTI).[16]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر